( سغسغة ) سغسغة. [ س َ س َ غ َ ] ( ع مص ) جنباندن چیزی را در جای آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || پنهان کردن چیزی. ( از اقرب الموارد ). پنهان کردن چیزی در خاک. ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ). || غلطانیدن. ( منتهی الارب ). || روغن را بر روی طعام کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نیک چرب کردن. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ). || نیک تر کردن سر را بروغن و مالیدن تافروخورد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).
سغسغه
لغت نامه دهخدا
سغسغة. [ س َ س َ غ َ ] (ع مص ) جنباندن چیزی را در جای آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || پنهان کردن چیزی . (از اقرب الموارد). پنهان کردن چیزی در خاک . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). || غلطانیدن . (منتهی الارب ). || روغن را بر روی طعام کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نیک چرب کردن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || نیک تر کردن سر را بروغن و مالیدن تافروخورد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).
واژه نامه بختیاریکا
( سغ سغه * ) بوی ترش شدن؛ ترشی معده
کلمات دیگر: