دل و روده
فارسی به انگلیسی
entrails, offal
فارسی به عربی
معی
مترادف و متضاد
شکم، طاقت، نیرو، تنگه، روده، زه، جرات، دل و روده، شکنبه، احشاء، شکم گندگی، بنیه
متعلقات، اندرون، دل و روده، دل و جگر
واژه نامه بختیاریکا
دِل مِنِشکَمِه
دل و کل
دل و کل
کلمات دیگر: