کلمه جو
صفحه اصلی

سلو

فرهنگ فارسی

یکه خوان، تک خوان، آهنگی رابتنهایی نواختن
۱ - ( اسم ) قطعه ای موسیقی که نوازنده تنها نوازد یا خواننده تنها خواند . ۲ - ( صفت ) آلتی موسیقی که توسط یک نوازنده نواخته شود : ویولون سلو .
فراموش کردن . زایل شدن اندوه و عشق .

فرهنگ معین

(سُ لُ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - تک نوازی . ۲ - تک - خوانی .

لغت نامه دهخدا

سلو. [ س َل ْوْ ] ( ع مص ) رجوع به ماده بعد شود.

سلو. [ س ُ ل ُوو ] ( ع مص ) فراموش کردن. ( غیاث ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). زایل شدن اندوه و عشق. ( مصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). زایل شدن غم. ( دهار ). زایل شدن اندوه. ( غیاث ). || خرسند شدن. ( غیاث ) ( منتهی الارب ). خرسند و بی غم شدن. ( ناظم الاطباء ) :
هم بر در مصطفی نکوتر
انس انس و سلو سلمان.
خاقانی.

سلو. [ س َل ْوْ ] (ع مص ) رجوع به ماده ٔ بعد شود.


سلو. [ س ُ ل ُوو ] (ع مص ) فراموش کردن . (غیاث ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زایل شدن اندوه و عشق . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). زایل شدن غم . (دهار). زایل شدن اندوه . (غیاث ). || خرسند شدن . (غیاث ) (منتهی الارب ). خرسند و بی غم شدن . (ناظم الاطباء) :
هم بر در مصطفی نکوتر
انس انس و سلو سلمان .

خاقانی .



فرهنگ عمید

قطعۀ موسیقی که کسی تنها بخواند یا بنوازد.

دانشنامه عمومی

سلو (به مجاری: Szellő) یک منطقهٔ مسکونی در مجارستان است که در ناحیه پچواراد واقع شده است.
فهرست شهرهای مجارستان

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۳(بار)

واژه نامه بختیاریکا

( سُلُو ) سلطان

جدول کلمات

تکخوان

پیشنهاد کاربران

سِلو :[اصطلاح صید ] آهسته حرکت کردن


کلمات دیگر: