کلمه جو
صفحه اصلی

شهریار مندنی پور

دانشنامه عمومی

شهریار مَندَنی پور (زادهٔ ۲۶ بهمن ۱۳۳۵)، نویسنده و رمان نویس ایرانی است.
س‍ای‍ه ه‍ای غ‍ار. ش‍ی‍راز: ن‍وی‍د، ۱۳۶۸.
ه‍ش‍ت‍م‍ی‍ن روز زم‍ی‍ن. ت‍ه‍ران: ن‍ی‍ل‍وف‍ر، ۱۳۷۱.
م‍وم‍ی‍ا و ع‍س‍ل (م‍ج‍م‍وع‍ه داس‍ت‍ان). ت‍ه‍ران: ن‍ی‍ل‍وف‍ر، ۱۳۷۵. شابک ‎۹۶۴-۴۴۸-۰۴۰-۶
راز. با ن‍ق‍اش‍ی پ‍ژم‍ان رح‍ی‍م‍ی زاده. ت‍ه‍ران: س‍روش (ان‍ت‍ش‍ارات ص‍دا و س‍ی‍م‍ا)، ۱۳۷۶. شابک ‎۹۶۴-۴۳۲-۵۴۱-۵
م‍اه ن‍ی‍م‍روز. ت‍ه‍ران: نشر مرکز‏‫، ۱۳۷۶. شابک ‎۹۶۴-۳۰۵-۱۶۵-X
دلِ دل‍دادگ‍ی. ت‍ه‍ران: زری‍اب، ۱۳۷۷. شابک ‎۹۶۴-۶۳۳۹-۳۹-۵‬
ش‍رق ب‍ن‍ف‍ش‍ه. ت‍ه‍ران: ن‍ش‍ر م‍رک‍ز، ۱۳۷۷. شابک ‎۹۶۴-۳۰۵-۴۲۰-۹‬
آب‍ی م‍اورای ب‍ح‍ار (ی‍ازده داس‍ت‍ان). ت‍ه‍ران: ن‍ش‍ر م‍رک‍ز‏‫، ۱۳۸۲. شابک ‎‏‫‬‭‎۹۶۴-۳۰۵-۷۰۵-۴‬‬
ه‍زار و ی‍ک س‍ال. ت‍ه‍ران: آف‍ری‍ن‍گ‍ان، ۱۳۸۲. شابک ‎‎۹۶۴-۷۶۹۴-۱۲-۱‬
ک‍ت‍اب ارواح ش‍ه‍رزاد: س‍ازه ه‍ا، ش‍گ‍رده‍ا و ف‍رم ه‍ای داس‍ت‍ان ن‍و. ت‍ه‍ران: ق‍ق‍ن‍وس‏‫، ۱۳۸۳. شابک ‎۹۶۴-۳۱۱-۴۹۵-۳
شهیار مندنی پور در ۲۶ بهمن ۱۳۳۵ در شیراز به دنیا آمد. نخستین مجموعه داستان او به نام سایه های غار در سال ۱۳۶۸ منتشر شد. او مدت ها سردبیر هفته نامهٔ توقیف شدهٔ عصر پنجشنبه بود و هم اکنون در آمریکا به سر می برد. مندنی پور از نویسندگانی بود که جمهوری اسلامی ایران در ماجرای اتوبوس ارمنستان قصد کشتن او را داشت.
او از مهم ترین نویسندگان نسل سوم داستان نویسی ایرانی محسوب می شود که داستان هایش به لحاظ فرم و زبان از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. وی در دانشگاه های هاروارد و بوستون کالج و تافتس تدریس کرده است.

نقل قول ها

شهریار مندنی پور(۱۳۳۵ / ۱۹۵۷م) نویسنده و رمان نویس ایرانی.
• «من برای گروه خاصی نمی نوشتم. من در آن زمان آمریکا بودم ولی هیچوقت فکر نکردم برای خواننده خارجی می نویسم. کتاب دربارهٔ تجربه های من در ایران و ترس های ماست. ما در ایران ترس های زیادی داشتیم.»• «وقتی در ایران داستان می نویسی، یعنی داری پیرزنی را می کشی، پیرزن جمهوری اسلامی. داستان نویسی تا وقتی این رژیم باشد جنایت و مکافات دارد.»• «دولت همیشه در کار نویسندگان دخالت کرده است. چه زمانی که آن ها را می کشت و چه حالا که در سانسور آن ها را می کشد. متأسفانه نویسنده ایرانی چاره ای جز درگیر شدن ندارد.»• «من سعی می کنم داستان را به فارسی خوب بنویسم ولی این مسئله هم پس ذهنم هست که داستان قابل ترجمه شدن هم باشد.»• «وقتی شروع می کنی به نوشتن به فکر مترجم و ناشر نیستی. می خواهی داستان خلق کنی. اگر این کار را خوب و خلاقانه انجام بدهی، این داستان قابل ترجمه خواهد بود و خواننده خواهد داشت.»• «چاپ کردن کتاب مثل راه رفتن روی طناب است.»


کلمات دیگر: