کلمه جو
صفحه اصلی

سید محمد مشکات

دانشنامه عمومی

سید محمد مشکوة (تولد ۱۲۷۹ خورشیدی، بیرجند تا ۱۸ مهر ماه ۱۳۵۹ خورشیدی) استاد دانشگاه تهران، نسخه شناس و کتابشناس ایرانی بود.
سید حسن امین
حسین صفایی
ناصر کاتوزیان
آموزش های نخستین خود خود را در مکتبخانه های بیرجند انجام داد. مدتی نیز به کسب و تجارت مشغول شد. در ضمن کار، به آموختن زبان فرانسه پرداخت. در ۱۲۹۳ خورشیدی به مدرسه «علمیه معصومه بیرجند» رفت و صرف و نحو، منطق، معانی و بیان و مقدمات فقه و اصول را آموخت. در ۱۲۹۶ خورشیدی راهی مشهد شد و در حوزه علمیه مشهد نزد ادیب نیشابوری درس خواند.
در ۱۳۱۱ هـ. ش به دعوت وزارت معارف وقت، به آموزش فلسفه در مدرسه سپهسالار پرداخت و در آنجا شرح منظومه حکمت حاج ملا هادی سبزواری، شرح اشارات و تنبیهات ابن سینا و بخش الهیات شفا ابن سینا را آموزش می داد. در ۱۳۱۵ هـ. ش از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی درجه دکتری گرفت. در ۱۳۱۶ هـ. ش نشان درجه دوم علمی را اخذ کرد. مشکوة در ۱۳۲۹ هـ. ش به درجه استادی دانشگاه تهران نائل آمد.او در زمینه نسخه شناسی و کتابشناسی تبحر بسیار داشت. اهل شعر بود و بسیاری از اشعارش به چاپ رسیده است. او عضو انجمن ادبی ایران بود. از کارهای بسیار ارزشمند استاد مشکوة اهدا کتابخانه شخصی اش مشتمل بر ۱۳۲۱ عنوان نسخه خطی در ۱۳۲۸ هـ. ش به دانشگاه تهران است که با این کار نامش در زمره بنیانگذاران کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ثبت شد.
استاد مشکوة در ۱۸ مهر ماه ۱۳۵۹ هـ. ش در لندن درگذشت، پیکرش به ایران انتقال یافت و در شهر قم در کنار آرامگاه فاطمه معصومه به خاک سپرده شد.

نقل قول ها

سید محمد مشکات (۱۹۰۰، بیرجند - ۱۰ اکتبر ۱۹۸۰، لندن؛ دفن شده در قم) فقیه شیعه، ادیب فارسی، شاعر، استاد دانشگاه، نسخه شناس و کتاب شناس ایرانی بود.
• «من در سال ۱۳۳۹ رسماً به دانشیاری دانشگاه تهران منصوب گشتم و در بسیاری از مجالس و محاف علمی توفیق دیدار آن استاد شریف را داشتم. من شاهد و ناظر بودم که او به چون خود دل و دشواری، نسخه های خطی را جمع می کند و نمی گذارد که دلالان و قاچاقچیان، این نسخه های را به خارج از کشور ببرد…• «شنیده بود که بازرگانی در اصفهان، نسخه ای نفیس دارد که دلالی یهودی در روزی معین می خواهد آن را از آن بازرگان بخرد و بیرون بفرستند. مشکوة در شبِ پیش ازآن روز به اصفهان می رود تا آن بازرگان را از فروش آن منصرف کند. از قضا آن شب، بازرگان به منزل نمی آید و مشکوة تمام شب را در کوچه ای که بازرگان در آن ساکن بود تا صبح قدم می زد مبادا اینکه دلال زودتر برسد و کتاب را از چنگ بازرگان بیرون آورد.»• «گنجیهٔ خطی که سید محمد مشکوة به دانشگاه تقدیم کرده بود، برای نیم قرن مواد علمی برای استادان و دانش پژوهان گردید.» -> مهدی محقق


کلمات دیگر: