کلمه جو
صفحه اصلی

فردریک کاپلستون

دانشنامه عمومی

فردریک چارلز کاپلستون (به انگلیسی: Frederick Copleston) (زاده ۱۰ آوریل ۱۹۰۷ -مرگ ۳ فوریه ۱۹۹۴) فیلسوف، تاریخ نگار فلسفی و کشیش یسوعی اهل بریتانیا بود.
مجموعه ۹ جلدی تاریخ فلسفه (۱۹۷۴–۱۹۴۴)
فردریک نیچه: فیلسوف فرهنگ (۱۹۴۲: ویرایش جدید ۱۹۷۵)
قدیس توماس و نیچه (۱۹۴۴)
آرتور شوپنهاور: فیلسوف بدبینی (۱۹۴۶: ویرایش جدید ۱۹۷۵)
اگزیستانسیالیسم و انسان جدید (۱۹۵۲: ویرایش جدید ۱۹۶۸)
آکویناس (۱۹۵۵)
فلسفه معاصر (۱۹۶۳: ترجمه دکتر علی اصغر حلبی در سال ۱۳۶۲)
فلسفه قرون وسطی (۱۹۷۲)
دین و فلسفه (۱۹۷۴)
فیلسوفان و فلسفه ها (۱۹۷۶)
دربارهٔ تاریخ فلسفه (۱۹۷۹)
فلسفه و فرهنگ (۱۹۸۰)
فردریک کاپلستون در تاریخ ۱۰ آوریل ۱۹۰۷ در بریتانیا متولد شد. خانواده کاپلستون پیرو فرقه انگلیکان بودند؛ اما خود او در ابتدای دوران دانشجویی به سال ۱۹۳۰ به یسوعی ها پیوست.
مجموعه ۹ جلدی تاریخ فلسفه کاپلستون، از جمله کتب معتبر و تحسین شده تاریخ فلسفه است. از دیگر تلاش های فلسفی او، می توان به بازخوانی و بسط آرای توماس آکویناس در باب براهین پنجگانه اشاره نمود.
کاپلستون همچنین به خاطر مناظره در باب وجود خداوند با برتراند راسل در ۱۹۴۸ و مناظره دربارهٔ تحصل گرایی منطقی با جی. آیر در ۱۹۴۹ شهرت دارد.

نقل قول ها

فردریک چارلز کاپلستون (به انگلیسی: Frederick Copleston) (زاده ۱۰ آوریل ۱۹۰۷ -مرگ ۳ فوریه ۱۹۹۴) فیلسوف، تاریخ نگار فلسفی و کشیش یسوعی اهل بریتانیا بود.
• «بی معنی و نارواست اگر معتقد باشیم که باید دربارهٔ فاتحان و ویرانگران بزرگ آگاهی داشته باشیم، اما از سازندگان و آفرینندگان بزرگ و کسانی که واقعاً به فرهنگ ما کمک کرده اند غافل بمانیم…» -> تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان تا روم
• «اگر فرض کنیم که تمام فلسفه های گذشته نه تنها مورد چون و چرا بوده اند (امری که بدیهی است) بلکه همچنین مردود بوده اند (که به هیچ وجه به همان معنی نیست)، باز هم این امر درست است که «خطاها همیشه آموزنده اند»، البته با این فرض که فلسفه یک علم ممکن است و فی حد ذاته روشنایی کاذبی نیست.» -> تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان تا روم
• «تاریخ فلسفه مسلماً گردآوری محض عقاید، یا نقل و حکایت مطالب جدا و مجزای فکر که هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته باشد، نیست، تاریخ فلسفه، اگر فقط به عنوان فهرستی از عقاید گوناگون تلقی شود، و همهٔ این عقاید یکسان به عنوانِ با ارزش یا بی ارزش ملاحظه شود، پس به صورت داستانی بی فایده، یا، اگر ترجیح می دهید، پژوهشی عالمانه درمی آید. استمرار و ارتباط، عمل و عکس العمل، وضع و وضع متقابل وجود دارد، و هیچ فلسفه ای نمی تواند واقعاً به طور کامل فهمیده شود، مگر آنکه در موقعیت های تاریخیِ آن و در پرتوی ارتباطش با نظام های دیگر فهمیده شود.» -> تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان تا روم
• «اینکه کسی بتواند در جریان تفکر فلسفی نمونه های موجهی از مثلث هگلیِ وضع (تز) و وضعِ مقابل (آنتی تز) و وضع مجامع (سنتز) بیابد درست است، لیکن کار یک مورخ علمی این نیست که طرح قبلیی اختیار کند و سپس امور و وقایع را با آن طرح تطبیق دهد.» -> تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان تا روم
• «تاریخ فلسفه نمایش جستجوی حقیقت از سوی انسان از طریق استدلال و برهان است.» -> تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان تا روم


کلمات دیگر: