فیل ها رمانی از شاهرخ گیوا است.
• حق با فرانکلین است که همواره دعا می کرده: «خدایا، مرا از شر پزشکان جوان و آرایشگران پیر حفظ کن!»• حق با ویل دورانت است، هر ارزشی می تواند به ضد خود بدل شود، یا بالعکس.• وقتی پیرزن اسکناس یک تومانی شاهنشاهی را از لای کتاب تقوای جامعه بیرون کشید و گذاشت روی میز، گیج وگول شدم و به خاطر اسم کتاب یاد این گفته افلاطون افتادم که «تقوا و پول همچون دو کفه ترازو هستند، یکی که بالا برود، آن یکی پایین می آید».• اگر روزی دست به اسکناس های خودم ببرم، همچون سانتیاگوی داستان پیرمرد و دریا خواهم شد که ماهی عظیم الجثه ای را از عمق دریاها شکار کرده.• حافظِ توبه شکن شده ام که «به وقت گل شدم از توبه شراب خجل»• در آن تصویر کوچک، ایکاروس را می دیدم که به کمک پر پرندگان از زندان گریخته و در آسمان ها پرواز می کنند، مایاکوفسکی را می دیدم که آخرین قطعهٔ شعرش را سروده، در جیب گذاشته و بعد هم «تق» صدای ترکیدن تپانچه و تمام.
• حق با فرانکلین است که همواره دعا می کرده: «خدایا، مرا از شر پزشکان جوان و آرایشگران پیر حفظ کن!»• حق با ویل دورانت است، هر ارزشی می تواند به ضد خود بدل شود، یا بالعکس.• وقتی پیرزن اسکناس یک تومانی شاهنشاهی را از لای کتاب تقوای جامعه بیرون کشید و گذاشت روی میز، گیج وگول شدم و به خاطر اسم کتاب یاد این گفته افلاطون افتادم که «تقوا و پول همچون دو کفه ترازو هستند، یکی که بالا برود، آن یکی پایین می آید».• اگر روزی دست به اسکناس های خودم ببرم، همچون سانتیاگوی داستان پیرمرد و دریا خواهم شد که ماهی عظیم الجثه ای را از عمق دریاها شکار کرده.• حافظِ توبه شکن شده ام که «به وقت گل شدم از توبه شراب خجل»• در آن تصویر کوچک، ایکاروس را می دیدم که به کمک پر پرندگان از زندان گریخته و در آسمان ها پرواز می کنند، مایاکوفسکی را می دیدم که آخرین قطعهٔ شعرش را سروده، در جیب گذاشته و بعد هم «تق» صدای ترکیدن تپانچه و تمام.
wikiquote: فیل ها