کلمه جو
صفحه اصلی

فضل الله رضا

دانشنامه عمومی

فضل الله رضا (زادهٔ ۱۰ دی ۱۲۹۳ خورشیدی در رشت) مهندس برق، استاد دانشگاه، چهره ماندگار و سفیر ایرانی است. او رئیس اسبق دانشگاه تهران، دومین نایب التولیه دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف)، سفیر سابق ایران در یونسکو و کانادا بوده است. عنایت الله رضا (۱۳۸۹–۱۲۹۹) برادر کوچکتر او بود.
سخنرانی های پروفسور فضل الله رضا، فضل الله رضا، آتوسا سعادتی، بردیا حسام، ناشر: فاطمی، ۱۳۸۳
پژوهشی در اندیشه های فردوسی: تفسیر و تحلیل شاهنامه، برگزیده اشعار، فضل الله رضا، ناشر: علمی و فرهنگی
برگ بی برگی، مجموعه مقالات فرهنگی، فضل الله رضا، علی ورهرام، ناشر: صدای معاصر و اطلاعات، ۱۳۸۳
مهجوری و مشتاقی، مقالات فرهنگی و ادبی، فضل الله رضا، ناشر: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۳
نقدها را بُوَد آیا که عیاری گیرند، فضل الله رضا، ناشر: اطلاعات
نگاهی به شاهنامه: تناور درخت خراسان، فضل الله رضا، ناشر: علمی و فرهنگی
راز آفرینش، فضل الله رضا، ناشر: دانش نما
ادبیات و تحقیق ادبی (مجموعه مقالات)، گروه مؤلفان و مترجمان، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
تحلیل شبکه های برق
تئوری اطلاعات
فضاهای خطی
حدیث آرزومندی
دیده ها و اندیشه ها
محمد اقبال
هندسه عملی و علمی
وی نوه دختری شریعتمدار رشتی و خواهرزاده رضا رفیع (قائم مقام الملک) نماینده مجلس و سناتور در دوره اول و دوم است. پدر او شیخ اسدالله رضا (روحانی و مالک) بود که در سال ۱۲۹۳ خورشیدی در رشت به دنیا آمد. نام خانوادگی اش منسوب به حاجی آقارضاست که از مجتهدان عالی قدر گیلان بوده است. او برادر دکتر عنایت الله رضا است. وی تحصیلات ابتدایی را در همان شهر به پایان برد و دیپلم را در تهران و لیسانس خود را در رشتهٔ مهندسی برق از دانشگاه تهران گرفت. او در زمرهٔ اولین دورهٔ فارغ التحصیلان دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران در ۱۳۱۷ بود. در سال ۱۳۲۴ مدرک فوق لیسانس را از دانشگاه کلمبیا در آمریکا و دکترای خود را در رشتهٔ مهندسی برق از دانشگاه پلی تکنیک نیویورک دریافت کرد. وی پس از محمدعلی مجتهدی، به عنوان دومین رئیس دانشگاه صنعتی آریامهر انتخاب شد. در سال ۱۳۸۶ در رشت، مدرسه ای به نام وی تأسیس شد. او هم اکنون ساکن اُتاوا در کانادا است و در آبان سال ۱۳۹۲، به مناسبت صدسالگی اش، به تهران آمد.
طی سال های ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۴ عضو گروه مهندسی برق دانشکدهٔ مهندسی دانشگاه کاتولیک آمریکا و سپس دانشگاه ام آی تی در بوستون آمریکا بود.
رضا در سال ۱۹۶۵ به دلیل مشارکت در نظریهٔ شبکه و اطلاعات، به عنوان عضو پیوستهٔ مادام العمر (Life Fellow)ی IEEE برگزیده شد. او همچنین عضو پیوستهٔ AAAS است. رضا عضو افتخاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.

نقل قول ها

فضل الله رضا (۱ ژانویه ۱۹۱۵، رشت) دکترای مهندسی برق، استاد دانشگاه، پژوهشگر ادبی، مؤلف و مقام دار گوناگون آموزشی بازنشستهٔ ایرانی است.
• «آرزوی قلبی من خدمت گذاری رایگان برای بهره وری از مغزهای جوانان ایرانی است تا آنها خود را باور کنند و آنچه را که خود دارند از بیگانگان تمنا نکنند.»(۹ مارس ۲۰۰۱/ ۱۹ اسفند ۱۳۷۹)• «ایران با تاریخ کهن و فرهنگِ باروری که دارد، باید در میدان نبرد فرهنگ ها پیروزی یابد.»(۲ ژانویه ۱۹۹۱/ ۱۲ دی ۱۳۶۹)• «بنیاد زبان فارسی و گفت وشنود و نگارش به آن را باید روز به روز استوارتر و نیرومندتر کنیم. در این راه باید از روش های علم و ابزار تکنولوژی بیشتر بهره بریم… اگر در حودو پانزده زبان زندهٔ دنیا را که سابقهٔ ممتاز فرهنگی دارند برگزنیم، زبان فارسی و زبان عربی در میان آن ها خواهد بود.»(۲ ژانویه ۱۹۹۱/ ۱۲ دی ۱۳۶۹)• «جوان ایرانی باید واقعیت ها را ببیند. جوانان باید با خرد مأنوس شوند. آن ها یک عرصهٔ بازدارند و آن اِشراف به معارف ایرانی، اسلامی و جهانی است… جوانان ما باید اعتماد به نفس پیدا کنند و خود باخته نباشند و بدانند که ما وارث یک میراث فرهنگی و علمی بسیار غنی هستیم یعنی بعد از تمدن یونان که چندصد سال بر تمدن ایرانی و بر تمدن اسلامی پیشی داشت در جایگاه رفیعی بوده ایم و ما اکنون وارث این تمدن عظیم هستیم… جوان ایرانی تا خودش را نیازمند مادیات غرب ببیند همیشه «بنده» خواهد بود باید طوری تربیت پیدا کند که فراتر این خواسته ها باشد.»(۲۵ نوامبر ۲۰۱۳/ ۴ آذر ۱۳۹۲)• «در چنین روزگاری اگر بخواهیم روی کرهٔ زمین قومی به نام ایرانی وجود زنده و پایدار داشته باشد، باید فرهنگ سنتی آن قوم را پیوسته پاسداری کنیم. مهم ترین عاملی که قوم ایرانی را از دیگر اقوام برجسته می سازد، فرهنگ ملّی ایران است. زبان فارسی یعنی همین فارسی آمیخته به عربی که در هزار سال ورزیده و نیرومندتر شده است، در مرکز فرهنگ ملّی جای دارد. اگر امروز از یکی از کهکشان های دوردست با ما تماس بگیرند و بخواهند که به شتاب یک روز، فقط دو کتاب نمونه که معرف شخصیت ملی ما باشد برایشان بفرستیم، بنده گمان دارم که شاهنامهٔ فردوسی و مثنوی جلال الدین رومی را می توان اختیار کرد. اگر جای چانه باقی بود، بوستان و گلستان را به آن پیوست می کنیم. پژوهندگانی که با کامپیوترهای نیرومند در آن ستاره نشسته باشند، می توانند از این دو سه کتاب، شِبهی از سیمای قوم ایرانی و شخصیت و خلقیات و آمال آنان را به دست بیاورند. این دو کتاب، خلاصه ای از دایرةالمعارف فرهنگ قوم ایرانی است.»(۲ ژانویه ۱۹۹۱/ ۱۲ دی ۱۳۶۹)


کلمات دیگر: