کلمه جو
صفحه اصلی

سید محمدباقر برقعی

دانشنامه عمومی

سید محمدباقر برقعی (۱۳۹۴–۱۳۰۶) نویسنده و پژوهشگر سده اخیر است.
دستور زبان فارسی برای دانش آموزان سال پنجم و ششم دبستانها
راهنمای نویسندگی یا انشا و نامه نگارش ویژه کلاسهای ابتدایی و اول متوسطه
غزلیات شاطر مصطفی (انتظاری)
فرهنگ دانشجو: لغات کلیله و دمنه و یا گلستان و اسرارالتوحید و اخلاق ناصری
سید محمدباقر برقعی فرزند سید علی اکبر در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در شهر قم در خانواده ای روحانی به دنیا آمد. پس از رفتن به مکتب و آموختن قرآن راهی دبستان شد و پس از آن به تحصیل علوم حوزوی پرداخت. او پس از تأیید تحصیلات در حوزه علمیه قم توسط مرحوم مرعشی نجفی، به دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران راه یافت و موفق به اخذ مدرک لیسانس شد.وی در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۹۴ در شهر قم درگذشت.
سید محمدباقر برقعی علاوه بر مدیریت و تدریس در بخش آموزش اقدام به چاپ چند جلد کتاب درسی از جمله دستور زبان فارسی کرد که اداره فرهنگ آموزش و پرورش قم تدریس آن را طبق بخشنامه ای به مدارس شهر توصیه کرد و این کتاب بارها تجدید چاپ شد.وی هم چنین کتاب راهنمای نویسندگی در دو جلد برای تدریس در دوره دبستان و دبیرستان و سپس کتاب فرهنگ دانشجو را تألیف کرد.از دیگر کارهای تحقیقاتی وی مقدمه و پاورقی هایی است که بر کتاب های اندیشه های تابناک و راهنمای دانشوران (تألیف پدر خود آیت الله سید علی اکبر برقعی) نوشته است.
سید محمدباقر برقعی، تذکره سخنوران نامی معاصر ایران را از سال ۱۳۲۹ خورشیدی، که برای نخستین بار به چاپ رساند، در ۱۴ جلد جمع آوری کرد. وی در این کتاب به روش الفبایی، به معرفی شعرای گذشته و معاصر پرداخت، به این ترتیب که در ذیل تصویری از آن شاعر شرح زندگی نامه و نمونه اثر او درج شده است.

نقل قول ها

سید محمدباقر برقعی (۱۹۲۷، قم - ۲۷ اوت ۲۰۱۵، قم) فقیه، استاد دانشگاه و زندگی نامه نویس ایرانی بود که بیشتر با شاهکار ۱۵ جلدی اش سخنوران نامی معاصر ایران شهرت یافت.
• «باید اعتراف کنم که سه مجلد آن را در سال های آغاز جوانی در حالی که بیست و چهار بهار از عمرم نگذشته بود تألیف کردم که دوران شور و نشاط و فعالیت بود. اما امروز در آستانهٔ شصت و شش سالگی قرار گرفته که دوران انکسار و فرسودگی و سستی است… -> سخنوران نامی معاصر ایران
• چه می توان کرد؟ تحوّلی در شعر فارسی پدید آمده و شعر نو در ادب فارسی معاصر جایی برای اندیشه های نو باز کرده است؛ چگونه می توان این موج را نادیده گرفت و از آن چشم پوشید، اما آنچه ملحوظ من در این باره بوده، این است که به شاعران نوپردازی پرداخته ام که در شعر کلاسیک کار کرده و توانایی خود را نشان داده اند، نه هر نوپردازی. روی این اصل، نخست شعر کلاسیک و به دنبال آن شعر نوی آنان را آورده ام.» -> دیباچه بر اثرش، نگاشته در خرداد ۱۳۷۲


کلمات دیگر: