کلمه جو
صفحه اصلی

کریستین مونجیو

دانشنامه عمومی

کریستین مونجیو (رومانیایی: Cristian Mungiu؛ تلفظ رومانیایی: ؛ زاده ۲۷ آوریل ۱۹۶۸) کارگردان رومانیایی برنده نخل طلا در سال ۲۰۰۷ است. او از نسل سینماگران موج نوی سینمای رومانی به عنوان یکی از پیشروترین سینماهای هنری در اروپا و جهان است. مونجیو پس از آنکه با فیلم ستایش برانگیز چهار ماه، سه هفته و دو روز برنده نخل طلای کن در سال ۲۰۰۷ شد، به شهرت جهانی رسید.
گروه کر آتش (کوتاه، ۲۰۰۰)
بدون تصادف (کوتاه، ۲۰۰۰)
درهم کوبیدن (کوتاه، ۲۰۰۰)
غرب (۲۰۰۲)
گم و پیدا - بخش دختر ترکیه (۲۰۰۵)
چهار ماه، سه هفته و دو روز (۲۰۰۷)
داستان هایی از عصر طلایی (۲۰۰۹)
آن سوی تپه ها (۲۰۱۲)
فارغ التحصیلی (۲۰۱۶)
مونجیو در سال ۲۰۰۷ با فیلم ۴ ماه، ۳ هفته و ۲ روز که نقدی تکان دهنده بر فساد اجتماعی دوران کمونیسم در رومانی بود، موفق به دریافت نخل طلا و جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم کن شد.
این فیلمساز در سال ۲۰۱۲ با فیلم آن سوی تپه ها در بخش مسابقه ۶۵مین دوره جشنواره فیلم کن حضور یافت و موفق به کسب جایزه بهترین فیلم نامه جشنواره شد. کریستینا فلوتور و کاسمینا استراتان دو بازیگر زن رومانیایی فیلم نیز به طور مشترک جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کردند. آن سوی تپه ها بر پایه داستانی واقعی ساخته شده و افراط در ایمان کورکورانه را مورد پرسش قرار می دهد.
مونجیو در سال ۲۰۱۶ فیلم فارغ التحصیلی را کارگردانی کرد، که این فیلم جایزه بهترین کارگردانی جشنواره کن (به طور مشترک با الیویه آسایاس) را برای وی به ارمغان آورد.

نقل قول ها

کریستین مونجیو (۲۷ آوریل ۱۹۶۸، یاش) کارگردان، فیلم نامه نویس و فیلمساز رومانیایی است.
• «برخی مواقع تصمیم می گرفتم حداقل برای مدتی، نوعی از سینما را کار کنم که از زندگی و واقعیت سرچشمه می گیرد و نه از دیگر فیلم ها. چون هر چقدر هم که سینما را دوست داشته باشم، باز سینما تفسیری از زندگی است و به همین دلیل، دوست دارم این الهام و سرچشمه از خود زندگی باشد.»• « به سراغ جلوه های ویژه نمی روم؛ چون هیچ جلوه ویژه ای در زندگی واقعی وجود ندارد. شما در زندگی واقعی نمی توانید چیزهایی را که دوست ندارید حذف کنید. باید با همه شان کنار بیایید؛ علاوه بر این، از موسیقی هم خبری نیست. هیچ کس به شما نمی گوید کِی باید احساساتی شوید و این فقط به احساس و نگاه شما نسبت به اتفاقات زندگی بستگی دارد.»• «در فیلم سازی باید دو چیز را خوب یاد بگیرید؛ اولی نحوه استفاده از عمق میدان و دومی، نحوه استفاده از چیزهایی که خارج از قاب دوربین قرار دارند.»• «هر کاری که بکنید نمی توانید همه چیز را در قاب داشته باشید و دست آخر می فهمید دنیا بزرگ تر از آن چیزی است که نقش اول و متعاقباً تماشاگر می بیند.»• « آیا تمام آدم هایی که در زندگی با آنها برخورد می کنید، عقلانی رفتار می کنند؟ من که این طور فکر نمی کنمفکر می کنید در پشت تمام رفتارهای یک دختر ۱۷-۱۸ ساله، منطق و عقلانیت وجود دارد؟ به نظر من که این طور نیست. فکر می کنم هر دفعه که آدم تصمیمی می گیرد، این تصمیم نتیجه چیزها و اتفاقات زیادی است؛ ازجمله حس وحال آن لحظه.»• «فکر می کنم که دنیا پر از فیلم های آمریکایی است که در آنها همه چیز واضح و مشخص است. همه شخصیت ها هدف مشخصی دارند که همه تصمیمات شان حول آن معنی می یابد. زندگی این طور پیش نمی رود. اگر بخواهید فیلم هایی برگرفته از زندگی بسازید، باید از این تیزبین تر باشید.»• «من این ایده را قبول ندارم که در فیلم باید آن قدر روی یک موضوع تمرکز کرد که آدم ها فقط خط داستانی اصلی را دنبال کنند. زندگی واقعی این گونه نیست.»• «فیلم ترکیبی است از پیش بردن طرح و هم زمان واردکردن دیالوگ هایی که به نحوی با طرح اصلی در ارتباط بوده و چیزهایی را افشا می کند که به درک طرح اصلی یاری می رساند.»• «فیلم هایی که من می سازم، چندلایه اند و فقط به خط داستان اصلی خلاصه نمی شوند. همیشه چیزی در پس زمینه وجود دارد که این چیز همان جامعه است. همیشه زمینه ای وجود دارد و چیزهایی کوچک و جزئی که باعث می شود آدم ها تصمیم هایی متفاوت بگیرند. این چیزی است که سینما را خیلی برایم جذاب و دوست داشتنی می کند.»در مصاحبه با ؛ چاپ ۲۶ فروردین ۱۳۹۶/ ۱۵ آوریل ۲۰۱۷ -> شرق


کلمات دیگر: