کلمه جو
صفحه اصلی

شخصیت ها در سخنان سید محمد خاتمی

نقل قول ها

این نوشتار، گردآمده ای از گفتاوردهای محمد خاتمی دربارهٔ سرشناسان و مقام هاست.
• « بدون تردید اگر موفقیتی در زندگی علمی و اجتماعی خود داشته ام بخش مهمی از آن مرهون همراهی، همفکری و عنایت همسر خوبم بوده است و حاصل ازدواج ما سه فرزند عزیز و خوب، دو دختر و یک پسر است.»• «من هم همواره کوشیده ام از زمان خود عقب نمانم و فکر نمی کنم میان من و فرزندانم از این جهت تفاوت زیادی باشد یا لااقل چیزی که موجب سوء تفاهم شود وجود ندارد. من فرزندانم را به عنوان فرزندان زمان خود پذیرفته ام و کاملاً از آنان راضی هستم… من و آنها کاملاً همدیگر را درک می کنیم.» ۳ فوریه ۲۰۰۴/ ۱۴ بهمن ۱۳۸۲؛ «مصاحبه با هفته نامه ی:پندار، مدرسهٔ بی دیوار»• «من علاقه مند بودم استقلال پیدا کنم و بعد ازدواج کنم. آخر هم استقلال پیدا نکردم و ازدواج کردم.»۲۳ دسامبر ۲۰۰۵/ ۲ دی ۱۳۸۴؛ «در مراسم از سوی نشریه چل چراغ» -> شب چله با مردی با عبای شکلاتی
• «پدرم در عین حال که چیزی را به ما تحمیل نمی کرد از ما می خواست ایمان خود را تقویت کنیم. او اخلاق را روح دین می دانست. آگاهی به زمان را لازم می دانست، تحت تأثیر پدر در همان اوایل نوجوانی نسبت به مسائل اجتماعی، سرنوشت میهن و رهایی از استبداد و استعمار حساس بودیم.» ۳ فوریه ۲۰۰۴/ ۱۴ بهمن ۱۳۸۲؛ «مصاحبه با هفته نامه ی:پندار، مدرسهٔ بی دیوار»• «پدرم شخصیت شاخص روحانی – نه تنها در اردکان (زادگاه من) که در کل استان یزد بود.علاوه بر دانش والای دینی، انسانی روشن اندیش و زمان شناس بود. مشتاقان و ارادتمندان او از اهل علم و فضل و دانشمندان و روشنفکران، کمتر از توده مردم نبودند. زندگی او مردمی و ساده و به دور از تشریفات و ملاحظات عوام فریبانه بود. مقبولیت او آنچنان بود که نه تنها مسلمانان، بلکه اقلیت های دینی چون زرتشتی ها برای حل مشکلات خود به او مراجعه می کردند و با خشنودی به داوری او گردن می نهادند. این واقعیت از جمله در جریان رحلت او و تعظیمی که از سوی همه گروهها و طبقات جامعه در یزد و سراسر ایران بروز کرد قابل مشاهده بود... با وجود مقبولیت فراوانی که پدرم در میان مردم داشت، هیچگاه خود را برتر و جدای از آنها ندانست...»• «مسیح (ع) پیامبر محبت و مودت، آزادی و عدالت است و جهان آزرده از خشونت زور، تبعیض و سرگشتگی سخت نیازمند معانی و تعالیم رهایی بخش او و همهٔ پیامبران خداوند است.» ۲۴ دسامبر ۲۰۰۰ / ۴ دی ۱۳۷۹• «عیسی مسیح کلمه الله است و مظهر کمال جان آدمی می باشد و ما در انجیل می خوانیم، در ابتدا کلمه بود و کلمه خدا بود. کلام حکایتگر از عقل است و اولین آفریده خداوند طبق بینش ما مسلمانان عقل است و وقتی از گفتار صحبت می کنیم از رمز و رازی صحبت می کنیم که مهمترین شاخصه انسانی است.» ۲۹ ژانویه ۲۰۰۱/ ۹ بهمن ۱۳۷۹؛ «مسابقه بین المللی کاریکاتور گفت و گوی تمدن ها»• «دایرهٔ شمول تعالیم مسیح فراتر از آنهایی است که به خدا و وحی او پایبندند و هر کس طرفدار حرمت و کرامت انسان و مخالف خشونت و موافق رهایی انسان است، به رسالت و پیام او معتقد است.» ۲۳ دسامبر ۲۰۰۴ / ۳ دی ۱۳۸۲• «ما از کتاب آفرینش صحبت می کنیم. انسان را کتاب شگفت انگیز هستی می دانیم و پدیده ها را کلمه های خدا می دانیم و حضرت عیسی مسیح (ع) به صراحت به عنوان کلمه الله معنی می شود.» ۲۸ نوامبر ۲۰۰۴ / ۸ آذر ۱۳۸۳؛ «در دوازدهمین دورهٔ هفته کتاب، و روز کتاب، کتابدار و اطلاع رسانی»• «دنیای امروز نیاز به شنیدن پیام مسیح (ع) و پیام محمد (ص) دارد که هر دوپیام صلح، انسانیت و محبت است.» ۱۷ اکتبر ۲۰۰۶ /۲۵ مهر ۱۳۸۵؛ «مصاحبه با کریستیانه هافمن، فرانکفورتر آلگماینه»• «حضرت عیسی مسیح پیامبر ماست، همانگونه که حضرت محمد مصطفی، و به تعبیر قرآن کریم مؤمن کسی است که نه تنها به خدای یگانه و کتاب ها و فرشتگان او، بلکه به همه پیامبران ایمان دارد و میان آن بزرگواران تفاوت و فرقی قائل نیست… حضرت مسیح کلمه خدا و روح او و جان جهانی است که زیبایی، محبت و عدالت در آن موج می زند.» ۲۴ دسامبر ۲۰۰۶/ ۳ دی ۱۳۸۵؛ «پیام به مناسبت میلاد عیسی مسیح»• «دنیای امروز نیاز به شنیدن پیام مسیح (ع) و پیام محمد (ص) دارد که هر دوپیام صلح، انسانیت و محبت است.» ۱۷ اکتبر ۲۰۰۶ /۲۵ مهر ۱۳۸۵؛ «مصاحبه با کریستیانه هافمن، فرانکفورتر آلگماینه»• «باید بتوانیم با رجوع به منابع فکری و هویت ذهنی و فکری و شخصیت یک انسان برجسته، او را کشف کنیم و درک کنیم که اگر امروز بود چه می گفت و چه می کرد. این دربارهٔ اسلام و پیامبر اکرم (ص) نیز مطرح است. پیامبر (ص) الگوست و باید سرمشق باشد. طبعاً ایشان در دوره ای زندگی کرده اند و ورای آن شخصیت فرازمینی خود و اتصالی که با عالم معنا داشته، به عنوان یک انسان متعالی سخنانی گفته و رفتاری داشته اند که در زمان خاص خود بوده و امروز باید بتوانیم با رجوع به عمق شخصیت ایشان، درک کنیم که اگر در این دوره بودند چه می کردند.» ۶ دسامبر ۲۰۱۵/ ۲۵ مهر ۱۳۸۵؛ «در بازدید از موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر»• «بدون تردید برترین انسان ها پیامبر است اما پیامبر، پیامبر است و آمده تا انسان بسازد و علی آن انسانی است که پیامبر آمده بود تا او را بسازد.»• «برای تقرب به خداوند می توانید حضرت علی (ع) را روبروی خود بگذارید و بر اساس معیارهای شخصیت او، خود را بسازید.» ۱۵ اکتبر ۲۰۰۶ /۲۳ مهر ۱۳۸۵/ ۲۲ رمضان ۱۴۲۷؛ «خطبهٔ شب های قدر، حرم امام خمینی»• «امام علی (ع) الگوی همهٔ بشریت در همهٔ زمان هاست. او انسان برتر است نه از این جهت که تنها در جنبه های معنوی و الهی و عرفانی و حق شناسی و حق پرستی سرآمد است بلکه به عنوان نمونهٔ انسان عادل و عدالت گستر و اخلاقی نیز الگو و برتر است.»۱۶ نوامبر ۲۰۱۱/ ۲۵ آبان ۱۳۹۰؛ «آیین رونمایی از مصحف شریف بَوّاب»• «این امام علی (ع) است که در زمان خود به مالک اشتر در عین حال که می گوید انسان های تحت حکومت یا یا برادران دینی حاکمند یا انسان های محترمی که در انسانیت با حاکم و دیگران مشترکند یعنی دایره کوچک تر را در دایره بزرگتر قرار می دهد نه در برابر آن. این نگاه شیعی است؛ یک شیعه واقعی نسبت به هویت شیعی اصیل متعهد است اما آن را در نفی دیگیر نمی بیند. امام علی چگونه به انسان نگاه می کرد؟» ۶ دسامبر ۲۰۱۵/ ۲۵ مهر ۱۳۸۵؛ «در بازدید از موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر»• «خیلی نکته ها و پیام های مهمی در زندگی اباعبدالله هست ولی آنچه آدم می تواند خلاصه کند و بگوید اینکه اباعبدالله مظهر عزت الهی و نیز خواستار عزت انسان بود و این بر خلاف چهره ای ناتوان، محتاج و کوچکی است که ایشان تصویر می شود.»• «امام حسین می خواست انسان عزیز باشد و این عزت سرمایه ای است که با هیچ چیز قابل معامله نیست و امام نشان داد برای این عزت حاضر است که بالاترین سختی ها را تحمل بکند».۱۰ نوامبر ۲۰۱۳/ ۱۹ آبان ۱۳۹۲؛ «در مراسم ، انجمن شاعران ایران» -> شب های نی نوایی
• «مهدی حاضر است اگر چه ظاهر نیست.» ۳۰ اوت ۲۰۰۷/ ۸ شهریور ۱۳۸۶؛ «در مراسم سالروز میلاد حضرت مهدی (عج)»• «میراث معنوی سعدی برای فرهنگ ایران و جهان آمیزه ای است از همه دستاوردهای نیکو و خردمندانه ای که عقل جمعی بشر در آن روزگار بدان دست یافته است. هند، ایران، جهان عرب و شمال آفریقا قلمرویی بود که اندیشه سعدی آن ها را درنوردید و از هر بوستان گلی چید تا گلستانی پررنگ و بوی فراهم آورد که امروز هم رایحهٔ جان پرورش مشتاقان بسیار دارد.»• «می توان اندیشه و آرای سعدی را نمونه ای ارجمند از دستاوردهای فکری به حساب آورد که از میراث تمدن بشری به اندازه کافی سود جسته و در قید و بند محدوده ای خاص باقی نمانده است و با گفت وگو و تحقیق، از تمدن های مختلف بهره برده.» ۲۰ آوریل ۲۰۰۰/ ۱ اردیبهشت ۱۳۷۹؛ «سخنرانی در روز بزرگداشت سعدی»• «حافظ، حافظهٔ قومی ما نیز هست؛ بی شک شناخت او، شناخت وجوه پوشیده وجود ایرانیان است؛ اگر تا همین امروز سلفی گری و ظاهرپرستی کسانی مثل ابن تیمیه در ایران چه در میان شیعیان و چه در میان اهل سنت هیچگاه رونق نگرفت، باید دلیل آن را در دولت بی زوال زبان شاعران بزرگ ما و از جمله در زبان حافظ دانست. اهمیت بی نظیر بحث در زبان شعر حافظ و ادب فارسی، از حیث موقعیت سیاسی امروز جهان اسلام از تأمل در این نکته، بر ما روشن می شود. اگر حافظ «آسایش دو گیتی» را تفسیر این دو حرف می داند که با «دوستان مروت» و با «دشمنان مدارا»، این توصیه ناشی از فهم اوست نسبت به نظری که در باب انسان و محدودیت های وجود او دارد.» ۱۰ اکتبر ۲۰۰۴/ ۱۹ مهر ۱۳۸۳؛ «سخنرانی در روز ملی حافظ»• «او مدافع چهره اسلامی بود که جوابگوی نیازهای انسانی امروز است و می تواند جامعه ای بسازد که انسان در آن هم احساس پیشرفت و ترقی کند و هم برخوردار از زندگی و معنویت باشد. او متفکری است که در پیاده کردن مبانی دینی موفق شده است.»• «امام موسی صدر پشتوانه ای قابل اتکا برای شیعیان، نیروی انرژی بخشی برای مسلمانان لبنان به منظور مقابله با صهیونیسم، شخصیتی مبارز و برجسته در دنیا عرب و اسلام بود.» ۳۱ اوت ۲۰۰۱/ ۹ شهریور ۱۳۸۰؛ در همایش «دیدار با خانواده امام موسی صدر»• «وقتی می گوییم امام موسی صدر روشنفکر بود، یعنی اهل منطق بود، به حقیقت دین توجه داشت و اهل نوآوری، نوپایی با احترام به پایبندی به اصول و موازین بود. پایبندی به اصول در حقیقت خود مهم ترین دشمن ظاهربینی است.»• «او خواستار عزت و استقرار عدالت در جامعه بود و عامل اصلی تبعیض، نابرابری، بحران، خشونت و عقب ماندگی و جور را اسرائیل می دانست. او کوشید تا با تزریق بیداری در جامعهٔ لبنان، اعتماد به نفس به وجود آورد و بر پایهٔ این اعتماد به نفس سازوکار ایستادن در برابر تجاوز و اشغال را ارائه کند.»• «امام موسی صدر با وجود ظرفیت بالا و استعداد کم نظیر، بدون تردید یکی از کسانی بود که اگر در حوزهٔ علمیه می ماند، تا قلهٔ مرجعیت شیعه به سادگی بالا می رفت ولی وی اینها را رها کرد و به نقطهٔ پرآشوبی آمد که احساس می کرد آن نقطه به وجود او نیازمند است. آمد تا پناه شیعیان محروم لبنان عزیز باشد و او نیامده بود تا فقط شیعه را تقویت کند بلکه به عنوان قهرمان آزادی خواهی، عدالت طلبی، پیشرفت و بیداری در لبنان، دنیای عرب و جهان اسلام باشد و طبیعی است که تحمل چنین شخصیت هایی برای دشمنان آزادی و اسلام مشکل باشد.»• «ساده اندیشی است که اگر ناپدیدی او را یک اتفاق و حادثهٔ ساده تلقی کنیم و بدون تردید با هر زاویه ای که به این مسئله نگاه کنیم ربوده شدن وی ناشی از یک توطئهٔ بزرگ است… و نمی توان در برابر سرنوشت این عزیز که به سرنوشت کلی جامعه، منطقه و امت اسلامی و جامعهٔ بشری پیوند خورده است، بی تفاوت بود.»• «اگرچه اکنون امام موسی صدر در میان ما نیست ولی روش واندیشهٔ او سرمایهٔ بزرگی در دست جامعهٔ اسلام و جهان تشیع و جهان امروز ماست.» ۱۸ مه ۲۰۰۴/ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۳؛ در همایش «امام موسی صدر؛ اندیشهٔ ربوده شده»• «او پیشوای شیعیان لبنان بود، اما برای پیروان همه ادیان و مذاهب پدری مهربان و معلمی دلسوز بود. او لبنان سرافراز را آرام، آزاد، مستقل و پیشرو می خواست و مسلمان و مسیحی و درزی و شیعه وسنّی را در کنار هم و برخوردار از همه مواهبی که خداوند برای بندگان خود آفریده است؛ و همه را شایسته برخورداری از این آن می دانست. اندیشه بلند و روح لطیف امام موسی صدر از مرزبندیهای ظاهری و صف بندیهای تصنعی سیاسی و قومی فراتر می رفت و به نام اسلام روشنگر، همه انسان ها را آزاد و عزیز می خواست.» ۲ دسامبر ۲۰۰۵/ ۱۱ آذر ۱۳۸۴؛ دهمین کنفرانس بین المللی «کلمه سواء» با عنوان «توسعه انسانی؛ ابعاد دینی، اجتماعی و معرفتی»، بیروت، لبنان• «امام موسی صدر رهبر شیعیان است اما در حد رهبر طایفه شیعی باقی نمانده است بلکه او یک رهبر برای کل جامعه متنوع لبنان است و این را می توان در نظر احترام آمیز پیروان دیگر ادیان نسبت به امام موسی صدر دید.»• «امام موسی صدر به انسان می اندیشید قبل از آنکه به طایفه بیندیشد و این نگاه اصیل اسلامی و شیعی است.»• «امام موسی صدر به انسان به عنوان یک موجود محترم و باکرامت نگاه می کند و این را از دید شیعی خود می گیرد نه اینکه از تشیع دست بردارد تا به انسان احترام بگذارد.» ۶ دسامبر ۲۰۱۵/ ۲۵ مهر ۱۳۸۵؛ «در بازدید از موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر»• «وی از بزرگانی بود که نمی گذاشت مشکلات به سوی او بیاید بلکه خود به سوی مشکلات می رفت تا آن ها را اصولی حل کند… و الحق که آن زندگی پربار و ارزشمند، جز شهادت، سزاوار چیز دیگری نبود… برخورد مناسب او باعث شده بود که قشرها مختلف به سوی وی جلب شود. جلسهٔ او برای دانشجوی امروزی همان قدر مطلوب بود که برای آن کشاورز و محرومی که برای رهایی از رنج زندگی به وی پناه می برد. البته بزرگان کم نبودند، ما عالمان، فقیهان و فیلسوفان بسیاری داشته ایم اما مانند صدوقی خیلی زیاد نبوده است.» ۱ ژوئیه ۲۰۰۲/ ۱۰ تیر ۱۳۸۰؛ «در کنگرهٔ بزرگداشت آیت الله صدوقی»• «اگر حضرت امام در راس یک نظام، حرکتی تاریخی و انقلابی عظیم را پیشوایی و رهبری نکرده بود که منجر به استقرار یک نظام نشده بود، جا داشت از شخصیت ایشان به عنوان یک فقیه، عارف، مفسر و انسانی جامع تجلیل به عمل آید.» ۲ ژوئن ۲۰۰۲/ ۱۲ خرداد ۱۳۸۱؛ «در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی»• «بارزترین وجه شخصیت و شان امام بزرگوار در یک کلمه، است؛ که بر دوپایه، یکی علم و معرفت به معنی رایج و عرفی آن و دیگری بر پایه عرفان نظری و عملی تکیه کرده است.» -> باور دینی استوار
• «بنام اسلام خیلی ها مدعی حکومت اسلامی بودند اما امام بزرگوار برای خدا می خواست تا جمهوری اسلامی در این کشور مستقر شود و برای استقرار جمهوری اسلامی از مردم رای گرفت، امام نظام اسلامی می خواست ولی نظام اسلامی مورد نظر امام نظامی بود که مردم هم به آن رای می دادند و پیمانی شد میان امام و امت و جمهوری اسلامی مستقر شد.» ۵ ژوئن ۲۰۰۲/ ۱۵ خرداد ۱۳۸۱؛ «سیزدهمین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران»• «بارزترین وجه شخصیت امام (ره) خصوصیت اصلاح گری و احیاگری آن بزرگوار است.»• «شخصیت امام (ره) به گونه ای بود که هم در هنگام ورود به ایران و هم در هنگام رحلت و وداع مورد استقبال و بدرقه عظیم مردم ایران از هر طبقه، دسته و گرایش که می توان گفت کم نظیر بود، قرار گرفت.»• «آرا و افکار امام (ره) را به عنوان یک فقیه، فیلسوف، حکیم و عارف می توان با بینش های دیگر مقایسه کرد و دریافت که بسیاری از اندیشه های او حتی برای روشنفکران نیز تازه است.» ۲۶ مه ۲۰۰۴/ ۶ خرداد ۱۳۸۳؛ «در جمع اعضای ستاد بزرگداشت پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی»• «خیلی جالب است که امام از میان همه شکل های سنتی و غیرسنتی حکومت، را پیشنهاد کرد؛ و جمهوری اسلامی یعنی اینکه مردم ارباب اند و حکومت ناشی از اراده مردم و پاسخگو در برابر آن است و آزادی اندیشه و بیان و انتقاد از حاکمان و حتی اعتراض نه تنها حق بلکه یک وظیفه است.»۵ اکتبر ۲۰۱۱/ ۱۳ مهر ۱۳۹۰؛ «دیدار با جمعی از جوانان اصلاح طلب کرمان» -> جمهوری اسلامی
• «کسانی بودند که را بدعت می دانستند و می خواستند با امام به عنوان خلیفهٔ مسلمین بیعت کنند اما امام جمهوری اسلامی را بدعت نمی دانست و بر جمهوری تأکید داشت. مطمئن باشید جریاناتی مثل داعش و طالبان از امام و انقلاب اسلامی ناراحتی بیشتری دارند تا از آمریکا و اسرائیل.»۱۶ آوریل ۲۰۱۶/ ۲۸ فروردین ۱۳۹۵؛ «در نخستین جلسه بنیاد باران در سال ۱۳۹۵ش» -> جمهوری
• «صدام باید می رفت ولی نه با اشغال عراق توسط آمریکا.»۲۵ مه ۲۰۰۵/ ۴ خرداد ۱۳۸۴؛ «پاسخ به سوالات خبرنگاران پس از جلسهٔ هیات دولت»• «این که انسانی از اوج دیکتاتوری به حضیض ذلت بیفتد، واقعاً عبرت آموز است.»۱۶ دسامبر ۲۰۰۳/ ۲۵ آذر ۱۳۸۲؛ «درمراسم معرفی و تقدیر از دانشجویان نمونهٔ کشور»• «‬معتقدم ارایه نظریهٔ جنگ تمدن ها یا پایان تاریخ، نشانهٔ ‬غرور و خودبرتربینی‮ ‬غرب است‮.» ۹ مارس ۲۰۰۲/ ۱۸ اسفند ۱۳۸۰؛ «در اجلاس میراث لاتینی و میراث اسلامی»• «مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران باید به دور از تشریفات، و با صمیمت و همدلی با مردم برخورد کنند و ظاهری نظیر ظاهر مردم داشته باشند.» ۱۵ فوریه ۱۹۹۸/ ۲۶ بهمن ۱۳۷۶؛ «سخنرانی در همایش دانش آموزی طرح بنمار»• «بیایید ما حکومتمردان انتقاد را بپذیریم و قبول کنیم که در قبال تمام قشرها جامعه مسؤول هستیم.» ۲۵ ژوئن ۲۰۰۳/ ۴ تیر ۱۳۸۲؛ «ورزشگاه شباهنگ، شهریار»• «نباید وقتی به مردم نیاز داریم از آنها دم بزنیم و وقتی بر اسب قدرت سوار شدیم بگوییم و وقتی بر تخت قدرت نشستیم از مبناء و منشأ خود غافل بمانیم. تلاش برای حاکمیت و مشارکت مردم در عرصه های مختلف شرط مدیریت شایسته است.» ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۵/ ۲۴ تیر ۱۳۸۴؛ «سخنان در مراسم اعطای نشان دولتی به شانزده نفر از برجستگان کشور» -> این منم طاووس علیین شده
• «قضاوت را به آیندگان وامی گذاریم که آیا شأن و درجهٔ این ملت در وجههٔ جهانی بالا رفت یا نه؟ و آیا برای سیر سریع به پیشرفت با توجه به گرفتاریهای پس از جنگ از امکانات استفاده شد یا نه؟ آیا خدمات صادر شد و علم و تکنولوژی به جای کالا وارد شد یا نه؟»• «عمر ما در این جهان کوتاه و کوتاهتر از آن مسئولیت هایی است که بر عهده ما گذارده می شود.»• «کسانی که در مسئولیت ها هستند باید بدانند که فرصت ها می گذرد و مهم نیت و تلاشی است که انجام می شود. اگر خدمتی شد، نباید منتی بر سر کسی گذارده شود. منت از آن ملتی است که به خدمتگزاران خود اعتماد می کند.» ۲ اوت ۲۰۰۵/ ۱۱ مرداد ۱۳۸۴؛ «درجمع کارکنان نهاد ریاست جمهوری؛ مسجد سلمان فارسی، نهاد ریاست جمهوری»• «سیاستمداران مهمان تاریخ هستند و دیر یا زود از سر سفره تاریخ برخواهند خواست.» ۸ فوریه ۲۰۰۴/ ۱۹ بهمن ۱۳۸۲؛ «ر مراسم هفدهمین جشنوراه خوارزمی»• «البته بر خلاف آنچه رایج شده است که رهبری دینی که در نظام ما هست از امام گرفته تا رهبر کنونی قابل نقد نیستند. این غلط است، نه؛ آن ها هم انسان هایی هستند مثل انسان های دیگر و باید هم نقد شوند اتفاقاً یکی از مسائلی که هست ایجاد ساز-و-کارهای درست و حسابی است که همه چیز نقد شود، از جمله اندیشهٔ امام، رفتارهای ایشان و کسانی که بعد از ایشان آمده اند، ان شاء الله تا دوره های بعد خواهند آمد؛ این حرف نادرستی است که هالهٔ تقدس بکشیم و سدی ایجاد کنیم که نتوان به آن نزدیک شد؛ اما این مسئله با تخریب خیلی فرق دارد.»۲۲ ژانویه ۲۰۱۳/ ۳ بهمن ۱۳۹۱؛ «در دیدار با اعضای سازمان جوانان مجمع نیروهای خط امام (ره)»• «ما یک نظام داریم. رهبری دارای مسؤولیت های سنگین و دغدغه های بالا هستند. اگر ما طوری عمل کردیم و ساز-و-کارهایی داشتیم که تا دائماً برای موارد خاص نیاز به دخالت رهبری داشته باشیم هم به رهبری جفا کرده ایم، هم به جامعه. ما مجلس داریم؛ قانون داریم؛ ضوابط داریم و ضوابط این است که اعمال سلیقه ها به خصوص در آن جا که مربوط به حق مردم و نیز ارزش های جامعه می شود، به حداقل برسد و ضوابط روشن و محکم تری وجود داشته باشد.» ۲۸ اوت ۲۰۰۲/ ۶ شهریور ۱۳۸۱؛ «کنفرانس خبری»• «این جانب به عنوان رئیس جمهور و مسؤول اجرایی کشور در برابر همهٔ مردم ایران صرف نطر از آیین، گرایش و سلایق مختلف احساس وظیفه می کنم.» ۱۸ اکتبر ۲۰۰۰/ ۲۸ مهر ۱۳۷۹؛ «دیدار جمعی از زرتشتیان کشور»• «اختیارات رئیس جمهور در قانون اساسی متناسب با وظیفهٔ وی برای اجرای این قانون نیست.»• «ضمانت اجرایی این مسؤولیت به طور کامل وجود ندارد و رئیس جمهور فقط می تواند تذکر دهد یا اخطار کند.»• «رئیس جمهور زمانی می تواند به وظیفهٔ خود که اجرای قانون اساسی است بپردازد که بتواند با موارد نقض قانون اساسی برخورد کند.» ۲۹ نوامبر ۲۰۰۰/ ۲ آبان ۱۳۷۹؛ «تقدیم لایحهٔ بودجه سال ۸۰ در مجلس»• «برای من رها شدن از سِمَت، عنوان و مقام بسیار بسیار آسان است و اگر روزی احساس کنم که امیدی به تداوم راه نیست و از دست من کاری بر نمی آید، یک لحظه هم در این مقام درنگ نمی کنم.» ۲۳ ژوئن ۲۰۰۱/ ۲ تیر ۱۳۸۰؛ «در جمع اعضا و مسوولان ستادهای انتخاباتی جبهه دوم خرداد سراسر کشور»• «‬من به عنوان رئیس جمهور این ملت خود را متعلق به همهٔ ایرانیان و مسوول در برابر سرنوشت همهٔ ایرانیان می دانم.»• «برای من اردکان، به همان سان است که فلان روستای دورافتاده در جای جای ایران. همهٔ ایران عزیز است و من، مفتخرم که خدمتگذار همهٔ ملت ایران هستم.» ۲ ژوئیه ۲۰۰۲/ ۱۱ تیر ۱۳۸۱؛ «در جمع مردم اردکان، زادگاه خود»• «رئیس جمهور دو وجهه دارد؛ یکی رئیس دولت است و دیگر مسؤول اجرای قانون اساسی. این نص قانون اساسی است. من بر این اساس آمده ام و فکر می کنم بر این اساس پیمان مان با مردم بسته شده است.» ۲۸ اوت ۲۰۰۲/ ۶ شهریور ۱۳۸۱؛ «کنفرانس خبری»• «من با هدف این که بتوانم گامی در برآوردن نیاز دیرین و نوین کشور به مردم سالاری و اجرای مقام و تمام قانون اساسی بردارم، این مسوولیت دشوار را پذیرفتم و تصور می کنم در جهان امروز راهی جز پذیرش قواعد و لوازم مردم سالاری برای بقاء و ترفیع جایگاه نظام جمهوری اسلامی که برآمده از انقلابی بزرگ و مردمی است، نیست.» ۱۰ اکتبر ۲۰۰۳/ ۱۸ مهر ۱۳۸۲؛ «سومین اجلاس عمومی مجمع جهانی اهل بیت (ع)»• «این که آیا من توانسته ام به وعده های خود عمل کنم یا نه، به شما اطمینان می دهم که نه از اعتقاداتم دست برداشته ام و نه به مردم دروغ گفته ام، و بسیاری از توقعات از من هم بیجا بوده است، ولی قطعاً کاستی هایی هم در کار من و همکاران من بوده است ولی آنچه مورد نظرم بوده است، مقبولیت انقلاب اسلامی برای تحول و آزادی و استقلال لطمه نبیند. به نظام اسلامی با محتوای مردم سالار نگاه کردام و همه جا بر آن تأکید کرده ام. سخت از این که جامعه دچار تنش و شورش و درگیری غیرقابل مهار شود پرهیز کرده ام، و معتقدم که مسیر طبیعی جامعه به سوی استقرار مردم سالاری، آزادی و رهای و پیشرفت در عین سازگاری آن با موازین دینی و معنوی و اخلاقی خواهد بود و اصلاحات به این معنی ادامه می یابد، هرچند ممکن است با سرعتی که مورد نظر نسل جوان عزیز است به نتیجهٔ نهایی نرسد و اصولاً در تحولات اجتماعی، تدریج امر حتمی است.» ۳ فوریه ۲۰۰۴/ ۱۴ بهمن ۱۳۸۲؛ «مصاحبه با هفته نامه ی:پندار، مدرسهٔ بی دیوار»• «آمدن من در درون جمهوری اسلامی بود و نیامده بودم که جمهوری اسلامی را عوض کنم چرا که آن را دستاورد مردم می دانم.»• «رئیس جمهوری حق ندارد به صورت اپوزیسیون نظام در عرصه حضور داشته باشد. یک انسان حق دارد اپوزیسیون باشد و حق دارد حتی بنیاد یک نظام را نقد کند ولی حق ندارد درون نظام بیاید و با استفاده از ساز و کارهایش بخواهد تغییرش دهد.»• «این که من در تاریخ بمانم یا نمانم مهم نیست. مهم این است که حرکتی که مردم ما در ۱۵۰ سال گذشته انتخاب کرده است و نیز نقشی که دین اسلام با بینش اصلاحی در این حرکت داشته است بتواند جامعه را به سرمنزل مقصود برساند.» ۲۹ اوت ۲۰۰۴/ ۸ شهریور ۱۳۸۳؛ «در کنفرانس مطبوعاتی»• «ریاست جمهوری من موفقیت ها و شکست هایی داشت. مهم آن است که این ملت که در ۱۵۰ سال اخیر آرزوی آزادی، استقلال و پیشرفت را داشته است، و در جهت استقرار دموکراسی حرکت کرده است ادامه دهد و مشکلات هرگز آنها را از هدفشان دور نکرده است. این خواست تاریخی (آزادی خواهی، استقلال جویی و پیشرفت طلبی) را با هویت تاریخی ملت که فرهنگی و دینی است همسو و منطبق کرد و راز و رمز موفقیت این انتخاب هم این بود امروز هم می گویم که با توجه به شرایط تاریخی و اجتماعی ایران، جز بر پایه دین نمی توان به آزادی و مردم سالاری رسید و درنقطه مقابل نیز دین اگر سازگار با معیارهای مردم سالاری و پیشرفت نباشد مشکل خواهد آفرید و معتقدم اسلام دین خرد عدالت و معرف حق انسان برای حاکمیت بر سرنوشت خویش است؛ و چنین دینی نه تنها با مردم سالاری ناسازگارنیست بلکه می تواند پایدار کننده و در عین حال لطیف کننده آن باشد.» ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۶ /۸ مهر ۱۳۸۵؛ «مصاحبه با با روزنامهٔ لوموند»• «قهرمانان باید بدانند که الگوهای اخلاقی رفتاری جوانان، نوجوانان، کودکان و زنان هستند، الگوهای ارزشمندی که نسل جوان را به سمت قله های پیشرفت در عرصه های وسیع تر هدایت و راهنمایی می کنند و تا زمانی که این قله ها نباشد، حرکت نیز بوجود نخواهد آمد؛ پس ورزش را باید به عنوان افزایندهٔ حقوقملی مورد توجه قرار داد.» ۶ مارس ۲۰۰۱/ ۱۶ اسفند ۱۳۷۹؛ «در مراسم تقدیر از قهرمانان وپیشکسوتان ورزش کشور»


کلمات دیگر: