کلمه جو
صفحه اصلی

علی اکبر ترابی

دانشنامه عمومی

علی اکبر ترابی (زادهٔ ۱۳۰۵ - درگذشت ۳۰ تیر ۱۳۹۵) استاد جامعه شناسی و نویسنده ایرانی بود.
مبانی جامعه شناسی، انتشارات چهر تهران، ۱۳۴۱.
فلسفه علوم، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۴۷.
درسنامه مردم شناسی.
نظری به تاریخ ادیان (از ل‍ح‍اظ ف‍ل‍س‍ف‍ه، ج‍ام‍ع‍ه ش‍ن‍اس‍ی، ت‍اری‍خ ادی‍ان و م‍ذاه‍ب).
جامعه شناسی و دینامیسم اجتماع، انتشارات نوبل، تبریز (چاپ های مکرر).
شناخت علمی جامعه.
جامعه شناسی روستایی.
جامعه شناسی تبلیغات.
مکاتب جامعه شناسی معاصر.
فلسفه سیاسی، نخستین خاستگاه نظری جامعه شناسی معاصر، دانشگاه تبریز، ۱۳۵۶.
جامعه شناسی در ایران امروز، ۱۳۵۷.
جامعه شناسی و ادبیات.
جامعه شناسی ادبیات فارسی.
جامعه شناسی هنر و ادبیات (مثلث هنر).
مجموعه شعر «ائینالی، ائل دایاغی، تبریز گوٍنش یٌوردو)» ائینالی پشتوانه مردمم؛ شهر آفتاب تبریزم) ۱۳۶۴.
ترابی دانش آموخته دانشگاه سوربن فرانسه در رشته فلسفه و جامعه شناسی بود که تا درجه علمی استادی در دانشگاه تبریز به آموزش جامعه شناسی پرداخت و در حوزه های گوناگون جامعه شناسی از جمله در حوزه های تخصصی جامعه شناسی ادبیات و هنر به نوشتن کتاب پرداخت. ترابی از نخستین ایرانیانی بود که در رشته جامعه شناسی در کشور فرانسه و از دانشگاه سوربن، دکترا در گرایش جامعه شناسی و فلسفهٔ علوم دریافت کرد. دانشگاه تبریز که در سال ۱۳۲۵ شروع به فعالیت کرده بود مقصد ترابی جوان پس از بازگشت به ایران بود. او به استخدام این دانشگاه درآمد و تا سال ۱۳۵۹ در دانشگاه تبریز سمت استادی داشت. کتاب «جامعه شناسی و دینامیسم اجتماع» او، جزو آثار معروف و پرخواننده در دههٔ ۱۳۵۰ شمسی است.

نقل قول ها

علی اکبر ترابی (۱۹۲۶، تبریز - ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۶، تبریز) استاد جامعه شناسی و نویسنده ایرانی بود.
• «نتیجهٔ حملات و استیلای یونانیان (اسکندر)، تازیان، مغولان و تاتار (چنگیز و بعدها تیمور) و حملات اقوام آسیای مرکزی به طور کلی، و تسلط و فرمانروایی سلاجقه و جز آنها در ایران، و لگدکوب شدن این کشور به کرات و از آنجا درهم کوبیده شدن روحیات و آرمان ها و تمایلات مردم این سامان، همراه با نابودن شدن یا غصب گردیدن محصول کار و نتایج فعالیت افراد و پایمال گردیدن بخش مهمی از میراث فرهنگی و فرآورده های مادی جامعه، انعکاسش در ادبیات نمی توانست جز به صورت ناله و شیون و جز به صورت «سوز دل، اشک روان، نالهٔ شب، آه سحر» باشد.» ۱۳۴۹ -> مصاحبه با علی اصغر ضرابی
• «از زمان اشکانیان به بعد شکل بندی اقتصادی-اجتماعی فئودالی حلقه های زنجیر بهره کشی از روستاییان را به تدریج و به طور محسوس تنگ تر می کرد در سده های بعدی شاهد ادامه این وضع و به ویژه تشدید آن یعنی تحکیم شالوده های نظام فئودالی هستیم کمال آنرا در دورهٔ سلاجقه و در عصر حکومت مغولان در ایران می یابیم، خلاصه بگوئیم فئودالیته یا نظام زمین داری بزرگ بیش از پانزده قرن گلوی اکثریت این ملت یعنی کشاورزان را فشار داده است. آیا می توانیم انتظار داشته باشیم صدایی که از حلقوم بیرون آمده شادی آفرین و بهجت انگیز باشد؟ البته پاسخ منفی است؛ و جای هیچ گونه شگفتی نیست اگر زبان گویای این اکثریت به بندکشیده، ادبیاتی اسیر باشد، ادبیاتی که از شادمانی ها و نشاط های زندگی خالی و بی بهره است.» ۱۳۴۹ -> مصاحبه با علی اصغر ضرابی
• «اگر اشعاری شادی بخش و طرب انگیز مثلاً از فرخی یا منوچهری و یا عدهٔ درخور توجهی از شاعران (منجمله از چهارصد شاعر مدیحه سرای غزنویان و یا از امیران و یا فئودال های دیگر) می بینیم، این عده را که از ملت و مردم بریده و به مهاجمان و بیگانگان و زورگویان پیوسته و هنر به ظاهر زیبا و غالباً خالی از محتوای خود را در خدمت درهم و دینار گذاشته اند، نمی توان شاعران و گویندگان ملی و اصیل شمرد و نمی توان به هنر آنان جز «هنر منحط» که تا درجهٔ کالای بی ارجی تنزل یافته است نامی نهاد و شاعری آنان را مترادف با کاسه لیسی و چاپلوسی نشمرد.» ۱۳۴۹ -> مصاحبه با علی اصغر ضرابی
• «ادبیاتی که به دور از مصالح ملی و بی خبری از شتاب حرکت تکاملی اجتماعی و بی اعتنا به رسالت تاریخی خود در برج های عاج محبوس بود و یا در کاخ های فئودالی نقش چاپلوسی ایفا نموده و یا وسیله تفنن بیکاره های تارک دنیا و یا دنیاپرستان ستمگر خونریز بوده است و یا دفاع پاره فرهنگ های پوسیده و در حال زوال را برعهده داشته است نمی تواند خود را از آن جامعه و مردم بداند.» ۱۳۴۹ -> مصاحبه با علی اصغر ضرابی


کلمات دیگر: