کلمه جو
صفحه اصلی

چین و شکن

فارسی به انگلیسی

crimp, wave

مترادف و متضاد

wimple (اسم)
خم، چرخ، پیچ، چین و شکن، روسری زنان قرون وسطی

pleat (اسم)
چین، چین و شکن

فرهنگ فارسی

نورد و شکنج

لغت نامه دهخدا

چین و شکن. [ ن ُ ش ِ ک َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نورد و شکنج. رجوع به چین و رجوع به شکن شود.

جدول کلمات

ماز

پیشنهاد کاربران

چروک

آژنگ، ژنگ، گرنج، یرا، شکنج
کیس
ماز
آژنگ

یرا

ژول

ماز . یرا .


کلمات دیگر: