کلمه جو
صفحه اصلی

چین و چروک

فارسی به انگلیسی

crease

مترادف و متضاد

cockle (اسم)
موج، چین و چروک، رویش زگیل مانند، گره و برامدگی پارچه

ruck (اسم)
توده، خط، چین و چروک، مردم عادی، کپه، شیار، چین و چروک وتاه، توده خرمن، انبار حبوبات، جمعیت و ازدحام

ruga (اسم)
پیچ و خم، چین و چروک، تاب خوردگی

rugosity (اسم)
چین و چروک، چروک خوردگی، چین چین

فرهنگ فارسی

چین و چوروک . چین و شکن . با شکن و نورد بسیار .

لغت نامه دهخدا

چین و چروک. [ ن ُچ ُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) چین و چوروک. چین و شکن. با شکن و نورد بسیار. با کیس و نورد و شکنج بسیار.

جدول کلمات

یرا

پیشنهاد کاربران

اژنگ

شکن . . . یرا . . .

گرنج


کلمات دیگر: