کلمه جو
صفحه اصلی

سیرش

فارسی به انگلیسی

saturation

فرهنگ فارسی

حجاب و نقاب و روبنده و خصوصا روی پوش چین دار سرخ رنگی از پارچه های نفیس که بر سر عروس می اندازند .

لغت نامه دهخدا

سیرش. [ رَ ] ( اِ ) حجاب. نقاب. روبنده. خصوصاً روی پوش چین دار سرخ رنگی از پارچه های نفیس که بر سر عروس می اندازند. ( ناظم الاطباء ): الاختمار؛ سیرش برافکندن خود را. ( تاج المصادر بیهقی ).


کلمات دیگر: