کلمه جو
صفحه اصلی

نو گواره

فرهنگ فارسی

هرزه گو ٠ پر گوی ٠ بسیار گوی ٠ نو گفاره ٠

لغت نامه دهخدا

نوگواره. [ ن َ / نُو گ ُ رَ / رِ ] ( ص ) هرزه گو. پرگوی . ( از رشیدی ) ( جهانگیری ) ( برهان قاطع ). بسیارگوی. ( سروری ). نوگفاره. ( از سروری ) ( از برهان ).


کلمات دیگر: