کلمه جو
صفحه اصلی

ده نشین

فارسی به انگلیسی

rustic

فرهنگ فارسی

که در ده نشیند .

لغت نامه دهخدا

ده نشین. [ دِه ْ ن ِ ] ( نف مرکب ) که در ده نشیند. که در ده سکنی گزیند. روستایی. دهقان. دهگان. روستا. قاری. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به دهقان شود.


کلمات دیگر: