حباب اقتصادی داد و ستد با حجم و نرخ بسیار بیشتر از ارزش واقعی مورد معامله است. چون تعیین ارزش واقعی، کار دشواری است معمولاً پس از افت ناگهانی قیمت و به اصطلاح ترکیدن حباب متوجه وجود حباب می شوند.ویژگی حباب، موقّتی بودن آن است. حباب گاهی به صورت دید غیرواقع بینانه و غیرممکن در مورد آینده نیز بیان می شود.
به دلیل اینکه تعیین قیمت واقعی کالاها دشوار است معمولاً بعد از کاهش شدید قیمت در مدت کوتاه حبابها شناسایی می شوند. معمولاً این کاهش قیمت زیاد در مدت کوتاه ترکیدن حباب نام دارد. دلیل انبساط و انقباض اقتصادی شدید که در هنگام وقوع حباب اقتصادی رخ می دهد یک سیستم بازخورد مثبت است که در تضاد با تعادل اقتصادی که در آن بازخورد منفی وجود دارد است. قیمتها در اقتصاد حبابی دچار تغییرات شدید می شوند و تعیین قیمت بر اساس عرضه و تقاضا دشوار است.
دو مکتب اصلی در اقتصاد امروزی وجود دارد. مکتب رایج در اقتصاد ادعا می کند که حبابها از قبل قابل پیش بینی نیستند و تلاش برای جلوگیری از شکل گیری آن ها ممکن است به بحران اقتصادی منجر شود. در این تئوری اقتصاد دانان باید بعد از ترکیدن حباب به فکر راهکارهای چاره برای مقابله با عوارض آن باشند. این مکتب معمولاً با مکتب اقتصاد کینز و سیستم اقتصادی مرکزی همخوانی دارد.
در مکتب اقتصاد اتریشی ایجاد حباب به شدت دارای تأثیرات منفی اقتصادی است زیرا باعث هدر رفتن منابع اقتصادی در پروژه هایی که دارای ارزش واقعی نیستند می شود. از این رو حباب به دلیل ایجاد نقدینگی در جهت نامناسب، اکثراً به کمک دولت یا بانک مرکزی، ایجاد می شود که باعث انبساط موقت در بخشی از اقتصاد خواهد شد؛ ولیکن به دلیل غیرواقعی بودن این انبساط و وابستگی آن به اعتبار و تسهیلات ایجاد شده توسط بانک انقباض شدیدی بعد از این انبساط اتفاق خواهد افتاد. این انقباض باعث ترکیدن حباب و ورشکستگی بسیاری خواهد گردید.
به دلیل اینکه تعیین قیمت واقعی کالاها دشوار است معمولاً بعد از کاهش شدید قیمت در مدت کوتاه حبابها شناسایی می شوند. معمولاً این کاهش قیمت زیاد در مدت کوتاه ترکیدن حباب نام دارد. دلیل انبساط و انقباض اقتصادی شدید که در هنگام وقوع حباب اقتصادی رخ می دهد یک سیستم بازخورد مثبت است که در تضاد با تعادل اقتصادی که در آن بازخورد منفی وجود دارد است. قیمتها در اقتصاد حبابی دچار تغییرات شدید می شوند و تعیین قیمت بر اساس عرضه و تقاضا دشوار است.
دو مکتب اصلی در اقتصاد امروزی وجود دارد. مکتب رایج در اقتصاد ادعا می کند که حبابها از قبل قابل پیش بینی نیستند و تلاش برای جلوگیری از شکل گیری آن ها ممکن است به بحران اقتصادی منجر شود. در این تئوری اقتصاد دانان باید بعد از ترکیدن حباب به فکر راهکارهای چاره برای مقابله با عوارض آن باشند. این مکتب معمولاً با مکتب اقتصاد کینز و سیستم اقتصادی مرکزی همخوانی دارد.
در مکتب اقتصاد اتریشی ایجاد حباب به شدت دارای تأثیرات منفی اقتصادی است زیرا باعث هدر رفتن منابع اقتصادی در پروژه هایی که دارای ارزش واقعی نیستند می شود. از این رو حباب به دلیل ایجاد نقدینگی در جهت نامناسب، اکثراً به کمک دولت یا بانک مرکزی، ایجاد می شود که باعث انبساط موقت در بخشی از اقتصاد خواهد شد؛ ولیکن به دلیل غیرواقعی بودن این انبساط و وابستگی آن به اعتبار و تسهیلات ایجاد شده توسط بانک انقباض شدیدی بعد از این انبساط اتفاق خواهد افتاد. این انقباض باعث ترکیدن حباب و ورشکستگی بسیاری خواهد گردید.
wiki: حباب اقتصادی