کلمه جو
صفحه اصلی

عناق الارض

فرهنگ فارسی

( اسم ) سیاه گوش .
جانوری است از دواب که سیاه گوش نامندش جانوری که سیاه گوش نامند و یا جانوری شبیه به فهد

لغت نامه دهخدا

عناق الارض. [ ع َ قُل ْ اَ ] ( ع اِ مرکب ) جانوری است از دواب که سیاه گوش نامندش. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). جانوری که سیاه گوش نامند، و یا جانوری شبیه به فهد. ( ناظم الاطباء ). دابه ای است از شکارکنندگان و چنگال داران ، مانند فهد و یا سگ. و آن جانوری است خبیث که گوشتش خوراکی نباشد و غذایش فقط گوشت باشد. سر آن سیاه رنگ و باقی بدنش به رنگ سپید است و آن را تُفَه نیز نامند. ج ، عُنوق. ( از اقرب الموارد ). غنجل. قره قولاق. قره قولاخ. تمیله. برید. پروانه. پروانک. فرانق. || ( اِخ ) نام ستاره ای است بر ساق پای چپ مراءةالمسلسلة که آن را رأس المثلث نیز خوانند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

دانشنامه عمومی

عناق الارض (کودک زمین) یا گاما زن برزنجیر ستاره ای دوتایی است که در صورت فلکی زن برزنجیر قرار دارد. عناق الارض که رِجْل مسلسله نیز نامیده شده ستاره ای دوتایی شامل غول درخشان ردهٔ ک۳ با قدر ۲/۳ و کوتولهٔ ب۹ با قدر ۴/۸ است.
مختصات:   ۰۲h ۰۳m ۵۳٫۹۵۳۱s٬ +۴۲° ۱۹′ ۴۷٫۰۰۹″


کلمات دیگر: