کلمه جو
صفحه اصلی

عنان جنبانیدن

فرهنگ فارسی

تکان دادن عنان بمجاز راندن بر کسی

لغت نامه دهخدا

عنان جنبانیدن. [ ع ِ جُم ْ دَ ] ( مص مرکب ) تکان دادن عنان. || بمجاز، راندن بر کسی :
اگر بر اژدها و شیر جنگی
بجنباند عنان خنگ زیور.
عنصری.


کلمات دیگر: