کلمه جو
صفحه اصلی

عناب رنگ

فرهنگ فارسی

هر چیزی که برنگ عناب بود سرخ رنگ

لغت نامه دهخدا

عناب رنگ. [ ع ُن ْ نا رَ ]( ص مرکب ) هر چیزی که به رنگ عناب بود. سرخ رنگ. ( از ناظم الاطباء ). دارای رنگی چون رنگ عناب :
چو برزد دلاویز چنگی به چنگ
چنین قولی از قند عناب رنگ.
نظامی.
بخون عزیزان فروبرده چنگ
سرانگشتها کرده عناب رنگ.
سعدی.


کلمات دیگر: