کلمه جو
صفحه اصلی

ریسن

فرهنگ فارسی

ده از بخش رودسر شهرستان لاهیجان

لغت نامه دهخدا

ریسن . [ س َ ] (اِ) همان رسن معروف است . (قاموس کتاب مقدس ). رجوع به رسن شود.


ریسن . [ س َ ] (اِخ ) دهی از بخش رودسر شهرستان لاهیجان . دارای 117 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول عمده ٔ آنجا غلات و بنشن و ارزن و گردو و فندق و صنایع دستی آنجا شال و کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


ریسن . [ س َ ] (اِخ ) یکی از شهرهای نمرود می باشد. (قاموس کتاب مقدس ). || یکی از شهرهای بسیار قدیم آشوریان است که فیمابین نینوی و کالد واقع بوده . (قاموس کتاب مقدس ).


ریسن. [ س َ ] ( اِ ) همان رسن معروف است. ( قاموس کتاب مقدس ). رجوع به رسن شود.

ریسن. [ س َ ] ( اِخ ) یکی از شهرهای نمرود می باشد. ( قاموس کتاب مقدس ). || یکی از شهرهای بسیار قدیم آشوریان است که فیمابین نینوی و کالد واقع بوده. ( قاموس کتاب مقدس ).

ریسن. [ س َ ] ( اِخ ) دهی از بخش رودسر شهرستان لاهیجان. دارای 117 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول عمده آنجا غلات و بنشن و ارزن و گردو و فندق و صنایع دستی آنجا شال و کرباس بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

ریسن، روستایی از توابع بخش رحیم آباد شهرستان رودسر در استان گیلان ایران است.
این روستا در دهستان شوئیل قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۵۲ نفر (۳۹خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: