رو بر تافتن روی گردانیدن
عنان برپیچیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عنان برپیچیدن. [ ع ِ ب َ دَ ] ( مص مرکب ) رو برتافتن. روی گردانیدن. پشت کردن :
بخندید و گفتا عنان برمپیچ
که سلطان عنان برنپیچد ز هیچ.
خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد.
وگر جنگ جوید عنان برمپیچ.
بخندید و گفتا عنان برمپیچ
که سلطان عنان برنپیچد ز هیچ.
سعدی.
مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچدخسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد.
سعدی.
اگر صلح خواهد عدو سر مپیچ وگر جنگ جوید عنان برمپیچ.
سعدی.
کلمات دیگر: