چون دلال . همانند واسطه های خرید و فروش .
دلال وار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دلال وار. [ دَل ْ لا ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) چون دلال. مانند دلال. همانند واسطه های خرید و فروش :
گنه به من بر دلال وار عرضه دهد
بدان سبب که خریدار آب دندانم.
گنه به من بر دلال وار عرضه دهد
بدان سبب که خریدار آب دندانم.
سوزنی.
رجوع به دلال شود.کلمات دیگر: