سبکدل . آسوده . فارغ دل .
دل سبک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دل سبک. [ دِ س َ ب ُ ] ( ص مرکب ) سبکدل. آسوده. فارغ دل :
زآن کرم است سرگران جان و سر سبکتگین
زین سخن است دل سبک عنصر طبع عنصری.
زآن کرم است سرگران جان و سر سبکتگین
زین سخن است دل سبک عنصر طبع عنصری.
خاقانی.
کلمات دیگر: