کلمه جو
صفحه اصلی

عنبر سار

فرهنگ فارسی

بمعنی عنبر سارا است جایی که عنبر فراوان باشد

لغت نامه دهخدا

عنبرسار. [ عَم ْ ب َ ] ( اِ مرکب ) بمعنی عنبرسارا است. عنبرسارا. جایی که عنبر فراوان باشد. || ( اِخ ) شهری در کشمیر که عنبرسر نیز گویند. ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به عنبرسارا شود.


کلمات دیگر: