کلمه جو
صفحه اصلی

خللی

فرهنگ فارسی

متعرض مزاحم

لغت نامه دهخدا

خللی. [ خ َ ل َ ] ( ص نسبی ) متعرض. مزاحم. مانع. زیان آور. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: