کلمه جو
صفحه اصلی

عمیته

لغت نامه دهخدا

( عمیتة ) عمیتة. [ ع َ ت َ ] ( ع اِ ) یک نواله از پشم و صوف حلقه کرده. ( منتهی الارب ). یک قطعه از پشم حلقه شده که در دست گیرند تا آن را بریسند. ( از اقرب الموارد ). ج ، اَعْمِتة، عُمُت ، عَمیت ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد )، عَمائت. ( اقرب الموارد ).

عمیتة. [ ع َ ت َ ] (ع اِ) یک نواله از پشم و صوف حلقه کرده . (منتهی الارب ). یک قطعه از پشم حلقه شده که در دست گیرند تا آن را بریسند. (از اقرب الموارد). ج ، اَعْمِتة، عُمُت ، عَمیت (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)، عَمائت . (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: