آنکه ذقن وی بوی عنبر دهد
عنبر ذقن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عنبرذقن. [ عَم ْ ب َ ذَ ق َ ] ( ص مرکب ) آنکه ذقن وی بوی عنبر دهد :
شکرشکن است یا سخن گوی من است
عنبرذقن است یا سمن بوی من است.
شکرشکن است یا سخن گوی من است
عنبرذقن است یا سمن بوی من است.
ابوالطیب مصعبی.
کلمات دیگر: