کلمه جو
صفحه اصلی

خشبی

عربی به فارسی

چوبي , از چوب ساخته شده , خشن , شق , راست , سيخ


فرهنگ فارسی

منسوب است به خشبه که موضعی است در افریقا .

لغت نامه دهخدا

خشبی . [ خ َ ش َ بی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به خشبیه که طایفه ای از روافض اند وبه هر یک از آنان خشبی گویند. (از انساب سمعانی ).


خشبی . [ خ َ ش َبی ی ] (اِخ ) نام جایگاهی است در سه منزلی فسطاط در آنجا یک کاروانسرای یافت می شود و ابتدای حضر است از ناحیه ٔ مصر و انتهای آن از شام . (از معجم البلدان ).


خشبی. [ خ َ ش َبی ی ] ( اِخ ) نام جایگاهی است در سه منزلی فسطاط در آنجا یک کاروانسرای یافت می شود و ابتدای حضر است از ناحیه مصر و انتهای آن از شام. ( از معجم البلدان ).

خشبی. [ خ َ ش َ بی ی ] ( ص نسبی ) منسوب است به خشبیه که طایفه ای از روافض اند وبه هر یک از آنان خشبی گویند. ( از انساب سمعانی ).

خشبی. [ خ َ ش َ بی ی ] ( ص نسبی ) منسوب است به خشبه که موضعی است در افریقا. ( از انساب سمعانی ).

خشبی . [ خ َ ش َ بی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به خشبه که موضعی است در افریقا. (از انساب سمعانی ).


پیشنهاد کاربران

یکم واضع تر بنویسید اصلا متوجه نشدم


کلمات دیگر: