درخشیدن قمر روشن گردیدن چراغ
زهور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زهور. [زُ ] ( ع مص ) روشن گردیدن چراغ. || درخشیدن قمر. || درخشیدن رخسار و روشن گردیدن آتش و بالا گرفتن آن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || قوی و بسیار گردیدن : زهرت بک ناری ؛ کقولک وریت بک زنادی ؛ یعنی قوت گرفت بتو آتش من و بسیار گردید. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || متغیر گردانیدن آفتاب شتران را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || برآمدن کشت : زهر النبت ؛ برآمد آن کشت. ( ناظم الاطباء ).
دانشنامه عمومی
زهور (ناحیه برنو تسوونتری). زهور (به چکی: Zhoř) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در ناحیه برنو-تسوونتری واقع شده است. زهور ۲٫۱۲ کیلومتر مربع مساحت و ۶۵ نفر جمعیت دارد و ۴۹۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای جمهوری چک
فهرست شهرهای جمهوری چک
wiki: ناحیه ییهلاوا واقع شده است. زهور ۵٫۸۳ کیلومتر مربع مساحت و ۴۵۴ نفر جمعیت دارد و ۵۹۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای جمهوری چک
فهرست شهرهای جمهوری چک
wiki: زهور (ناحیه ییهلاوا)
روشن شدن چراغ و قمر
پیشنهاد کاربران
زهور : گل ها
زهور : - 1 روشن شدن چراغ - 2 درخشیدن ماه - 3 درخشیدن رخسار .
این یک نام عربی است که به معنی گلها یاباغ پر از گل و نام دخترانس
این نوشتار ظهور به معنی ظاهر شدن است که اسم پسرانس
این نوشتار ظهور به معنی ظاهر شدن است که اسم پسرانس
زُهُور، ( زَهَرَ - یَزْهَرُ ) ماه یا چراغ یا چهره و صورت: متلاءلأ و درخشان بودن - نورانی شدن - روشن شدن ( آتش ) ، خوشرنگ شدن - تغییر رنگ دادن
زُهُوْر، شکوفه ها - گلها - خوبیها - حُسن ها - بهجت ها ( مفرد: زَهْر و زَهْرَه )
زُهُوْر، شکوفه ها - گلها - خوبیها - حُسن ها - بهجت ها ( مفرد: زَهْر و زَهْرَه )
إکلیلٌ الزهرة ( الزهور ) : دسته گل، تاج گل.
بائع الزهور : گل فروش , گلکار
کلمات دیگر: