کلمه جو
صفحه اصلی

کورس


مترادف کورس : مسابقه، دو، دوره، مسافت، مجعد

برابر پارسی : رویارویی، آورد

فارسی به انگلیسی

race, course, journey or trip, trip or journey (in a bus, etc.) for which asingle fare is payable

race, course, trip or journey (in a bus, etc.) for which asingle fare is payable


مترادف و متضاد

مسابقه


دو


دوره


مسافت


مجعد


۱. مسابقه
۲. دو
۳. دوره
۴. مسافت
۵. مجعد


فرهنگ فارسی

دو، دویدن، مسابقه، اسب دوانی، مسافت طی شده
( اسم ) ۱ - دو دویدن . ۲ - مسابقه ( اسب دوانی ) . ۲ - مسافتی که طی کنند .

فرهنگ معین

(کَ رَ ) (اِ. ) پیچ و شکن موی .
(رْ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - مسابقه . ۲ - (عا. ) هر بار سوار و پیاده شدن از اتوبوس .

(کَ رَ) (اِ.) پیچ و شکن موی .


(رْ) [ فر. ] (اِ.) 1 - مسابقه . 2 - (عا.) هر بار سوار و پیاده شدن از اتوبوس .


لغت نامه دهخدا

کورس . (فرانسوی ، اِ) دو. دویدن . || مسابقه (اسبدوانی ). || مسافتی که طی کنند. (فرهنگ فارسی معین ).


کورس . [ رَ / رْ / ک َ وَ ] (اِ) موی پیچیده و مجعد را گویند. (برهان ). موی پیچیده و گره دار که به عربی مجعد گویند و آن را پارسیان شیراز نیز کرنجی گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). موی پیچیده و مجعد. (فرهنگ فارسی معین ). کرس . کرسه . کورسه . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ) (از فرهنگ فارسی معین ). || به معنی چرک و ریم هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا).


کورس . [ رُ ] (اِخ ) تلفظ یونانی کورش است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ؛ ذیل کوروش ). رجوع به کورش و ذوالقرنین شود.


کورس .[ کُرْ ] (اِخ ) جزیره ای در بحر ابیض (مدیترانه ) و یکی از ایالتهای کشور فرانسه است و شهرهای عمده ٔ آن آژاکسیو (محل تولد ناپلئون اول )، باستیا ، کالوی ، کورت و سارتن می باشد. این ایالت از پنج ولایت و 62 بلوک و 366 بخش تشکیل یافته و 8722 کیلومتر مربع وسعت و 269831 تن سکنه دارد. این جزیره به وسیله ٔ «ژنواها» در سال 1768 م . به فرانسه فروخته شده است . ارتفاعات این جزیره را کوههای سنتو ، روتوندو ، اورو و جز اینها تشکیل داده و دره های عمیقی را در این جزیره بوجود آورده اند. محصولات عمده ٔ این جزیره شراب ، زیتون و درختان میوه است ، ولی محصول اصلی آن شاه بلوط و پرورش گوسفند و صید ماهی است . جلب سیاحان نیز از منابععمده ٔ تحصیل ثروت مردم این جزیره است . (از لاروس ).


کورس. [ رَ / رْ / ک َ وَ ] ( اِ ) موی پیچیده و مجعد را گویند. ( برهان ). موی پیچیده و گره دار که به عربی مجعد گویند و آن را پارسیان شیراز نیز کرنجی گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). موی پیچیده و مجعد. ( فرهنگ فارسی معین ). کرس. کرسه. کورسه. ( از حاشیه برهان چ معین ) ( از فرهنگ فارسی معین ). || به معنی چرک و ریم هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ).

کورس. ( فرانسوی ، اِ ) دو. دویدن. || مسابقه ( اسبدوانی ). || مسافتی که طی کنند. ( فرهنگ فارسی معین ).

کورس. [ رُ ] ( اِخ ) تلفظ یونانی کورش است. ( از حاشیه برهان چ معین ؛ ذیل کوروش ). رجوع به کورش و ذوالقرنین شود.

کورس.[ کُرْ ] ( اِخ ) جزیره ای در بحر ابیض ( مدیترانه ) و یکی از ایالتهای کشور فرانسه است و شهرهای عمده آن آژاکسیو ( محل تولد ناپلئون اول )، باستیا ، کالوی ، کورت و سارتن می باشد. این ایالت از پنج ولایت و 62 بلوک و 366 بخش تشکیل یافته و 8722 کیلومتر مربع وسعت و 269831 تن سکنه دارد. این جزیره به وسیله «ژنواها» در سال 1768 م. به فرانسه فروخته شده است. ارتفاعات این جزیره را کوههای سنتو ، روتوندو ، اورو و جز اینها تشکیل داده و دره های عمیقی را در این جزیره بوجود آورده اند. محصولات عمده این جزیره شراب ، زیتون و درختان میوه است ، ولی محصول اصلی آن شاه بلوط و پرورش گوسفند و صید ماهی است. جلب سیاحان نیز از منابععمده تحصیل ثروت مردم این جزیره است. ( از لاروس ).

فرهنگ عمید

۱. پیچ‌وتاب مو.
۲. موی پیچیده و مجعد؛ موی.
۳. چرک تن یا جامه؛ کرس؛ کرسه.


۱. مسیر معینی که وسیلۀ نقلیۀ عمومی با کرایۀ معین طی می‌کند.
۲. (ورزش) مسیر مخصوص در رقابت‌های اسب‌دوانی، اتومبیل‌رانی، موتورسیکلت‌رانی، و مانند آن‌ها.
۳. مسابقۀ سرعت.


۱. پیچ وتاب مو.
۲. موی پیچیده و مجعد، موی.
۳. چرک تن یا جامه، کرس، کرسه.
۱. مسیر معینی که وسیلۀ نقلیۀ عمومی با کرایۀ معین طی می کند.
۲. (ورزش ) مسیر مخصوص در رقابت های اسب دوانی، اتومبیل رانی، موتورسیکلت رانی، و مانند آن ها.
۳. مسابقۀ سرعت.

دانشنامه آزاد فارسی

کورِس (Cures)
شهر قوم سابین، حدود ۴۰کیلومتری رُم، در ساحل چپ رود تیبر، زادگاه پادشاه افسانه ای نوما پومپلیوس. کورِس را احتمالاً لومباردها، از اقوام ژِرمَنی که در ۵۶۸ به ایتالیا هجوم بردند، در ۵۸۹ ویران کردند. محل شهر باقی مانده است. ویرانه های شهر دو تپه است که پیش تر روی آن ها قلعه و گورستان شهر قرار داشتند.

کورس (باستان شناسی). کورَس (باستان شناسی)
در هنر دورۀ آرکاییک یا عتیق یونان (۷۵۰ـ۵۵۰پ م) تندیس هایی به شکل دختر جوانی خوش اندام با موهای بافته و تبسمی بر لب. به نظر می رسد ساخت کورَس ها تأثیر هنر مصر باستان بر هنر یونان باشد. مشهور ترین کورس هنر دورۀ آرکاییک یونان، کورس جزیرۀ دوریس است.

گویش مازنی

/koors/ ارزن – گاورس

ارزن – گاورس


واژه نامه بختیاریکا

بِر؛ مِزِل

پیشنهاد کاربران

دستبرد زدن، دزدیدن.

واژه کورس به معنای میدان اسب دوانی را در زبان پارسی " اسپریس" گویند که بدون دگرگونی از زبان پهلوید برجای مانده و البته زبان پهلوی همان زبان پارسی است که دگرگونی گویشی پیدا کرده و آلایش های زبان تازی ، ترکی و فرنگی در آن رخنه کرده است .

کورس پیشینه یکسان با کلمات کنونی course و cursive ( دست خطی که حرفها به هم چسبیده یا به عبارتی حرف ها با هم کورس گذاشته اند و خیلی نزدیک به هم حرکت می کنند/نوشته می شوند ) در زبان انگلیسی دارد.

ریشه این کلمات، واژه لاتین curs ) us ) می باشد که از فعل لاتین currere به معنی دویدن/ to run گرفته شده است.

برگرفته از: youtube، کانال Originally Same


کلمات دیگر: