کلمه جو
صفحه اصلی

بافه

فارسی به انگلیسی

sheaf


cable, sheaf


مترادف و متضاد

sheaf (اسم)
یک بسته، بغل، دسته، بافه، دسته یا بافه گندم، دسته گل یا گیاه

فرهنگ فارسی

دسته علف و یا محصول درو شده

لغت نامه دهخدا

بافه. [ ف َ / ف ِ ] ( اِ ) باقه. دسته علف یا محصول درو شده. توده بریده شده از علف یا قصیل. بغل. دسته دروده و گرد کرده از یونجه و گندم و جو و غیرآن. ( این کلمه در چهار محال بختیاری و دهات کرمان بدین معنی بکار میرود ). || دسته تره. ( مهذب الاسماء ). و رجوع به بافه شود.

دانشنامه عمومی

بافه (ریاضی). در ریاضیات، بافه ساختاری است که کاربردهای گوناگونی در شاخه های متفاوتی همچون هندسه جبری، آنالیز مختلط و توپولوژی جبری دارد.
برای هر مجموعه باز U ⊆ X {\displaystyle U\subseteq X}   نگاشت r e s U , U : F ( U ) → F ( U ) {\displaystyle res_{U,U}:F(U)\to F(U)}   برابر با نگاشت همانی i d F ( U ) {\displaystyle id_{F(U)}}   است.
برای هر سه زیرمجموعه باز با رابطه W ⊆ V ⊆ U {\displaystyle W\subseteq V\subseteq U}  ، داشته باشیم: r e s W , V ∘ r e s V , U = r e s W , U {\displaystyle res_{W,V}\circ res_{V,U}=res_{W,U}}  .
فرض کنید فضای توپولوژیک X {\displaystyle X}   و یک رده C {\displaystyle C}   داده شده است. در این حال، می توان رده زیر مجموعه های باز X {\displaystyle X}   را این گونه تعریف کرد که عبارت است از رده ای که آن را O ( X ) {\displaystyle O(X)}   می نامیم و سازه ها یا اشیا آن زیرمجوعه های باز X {\displaystyle X}   و ریختارهای این رده نگاشتهای شمول در میان مجموعه های باز هستند. به زبان دیگر اگر U {\displaystyle U}   و V {\displaystyle V}   دو زیرمجموعه باز X {\displaystyle X}   باشند و V ⊆ U {\displaystyle V\subseteq U}  ، آنگاه یک ریختار در O ( X ) {\displaystyle O(X)}   عبارت است از یک نگاشت یک به یک V ↪ U {\displaystyle V\hookrightarrow U}  . یک پیش بافه روی X {\displaystyle X}   با مقادیر در C {\displaystyle C}   عبارت است از یک عملگر پادجهت F {\displaystyle F}   از رده O ( X ) {\displaystyle O(X)}   به رده C {\displaystyle C}  . به سخن دیگر، یک پیش بافه معادل است با:
۱. برای هر زیرمجموعه باز U ⊆ X {\displaystyle U\subseteq X}   یک شی F ( U ) {\displaystyle F(U)}   در رده C {\displaystyle C}  .
۲. برای هر شمول V ⊆ U {\displaystyle V\subseteq U}   یک ریختار r e s V , U : F ( U ) → F ( V ) {\displaystyle res_{V,U}:F(U)\to F(V)}   به نام نگاشت تحدید به گونه ای که:

فرهنگستان زبان و ادب

{cable} [عمومی] چند رشته سیم به هم تافتۀ روکش دار یا بدون روکش برای انتقال جریان برق یا بلندکردن قطعات سنگین متـ . کابل
{sheaf} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] دستۀ کوچکی از ساقه های دارای دانه که پس از درو به هم بسته می شوند

گویش مازنی

/baafe/ پود پارچه – نخ های عرض پارچه - آن مقدار از ساقه های برنج و گندم که به هنگام درو، در مشت دروگر جای گیرد و پس از بستن، آن را جهت خشک شدن بر زمین یا روی ساقه های درو شده گذازند

۱پود پارچه – نخ های عرض پارچه ۲آن مقدار از ساقه های برنج ...


واژه نامه بختیاریکا

دسته بزرگ خوشهای گندم؛ هر بافه شامل چند چپه است

پیشنهاد کاربران

Bafeh. در بختیاری به دسته گندم و جو گویند که هنگام درو بر روی هم می نهند. در پایان بافه ها را گردآوری و تشکیل یک مجموعه بزرگتر به نام پلکpolak می دهند.


کلمات دیگر: