<hr> <b>مترادف نصیحت پذیر</b> : اندرزپذیر، پندپذیر، پندگیر، پندنیوش <br>

مترادف نصیحت پذیر : اندرزپذیر، پندپذیر، پندگیر، پندنیوش

<div class="boxBd"><div class="boxLtr"><l w="sequacious">sequacious</l> <span class="meanType">(صفت)</span></div><div>تابع، پیرو، نرم، چکش خور، اهل تقلید، لوله شو، نصیحت پذیر</div></div>

sequacious (صفت) تابع، پیرو، نرم، چکش خور، اهل تقلید، لوله شو، نصیحت پذیر

مترادف و متضاد

<div class="boxBd">نصیحت پذیر. [ ن َ ح َ پ َ ] ( نف مرکب ) قابل نصیحت. آن که پند و نصیحت و اندرز کسی را می شنود و اطاعت می کند. ( ناظم الاطباء ) : <br>نصیحت پذیران به اندرز شاه <br>سوی شهر پوشیده جستند راه.<div class="au">نظامی.</div>برو دستگیر ای نصیحت پذیر<br>نه خود را بیفکن که دستم بگیر.<div class="au">سعدی.</div></div>

نصیحت پذیر. [ ن َ ح َ پ َ ] ( نف مرکب ) قابل نصیحت. آن که پند و نصیحت و اندرز کسی را می شنود و اطاعت می کند. ( ناظم الاطباء ) : نصیحت پذیران به اندرز شاه سوی شهر پوشیده جستند راه. نظامی. برو دستگیر ای نصیحت پذیر نه خود را بیفکن که دستم بگیر. سعدی.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">( صفت ) آنکه پند و اندرز را قبول کند نصیحت شنو : از یاران مشفق و... آزموده نصیحت پذیرنده باش .</div>

( صفت ) آنکه پند و اندرز را قبول کند نصیحت شنو : از یاران مشفق و... آزموده نصیحت پذیرنده باش .

نصیحت پذیر

مترادف و متضاد

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا