متعسر. [ م ُ ت َ ع َ س س ِ ] ( ع ص ) دشوار. ( آنندراج ). سخت و دشوار و مشکل. ( ناظم الاطباء ).
- متعسرالحصول ؛ کاری که حصول آن سخت و دشوار باشد. ( ناظم الاطباء ).
- متعسرالمرور ؛ جایی که عبور از آن سخت و مشکل باشد. ( ناظم الاطباء ).
|| محال. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). || درماندگی سخت و شدید. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تعسر شود.