متمثل. [ م ُ ت َ م َث ْ ث ِ ] ( ع ص ) پدیدکننده مثل و آنچه بر مثال چیزی بود. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). اقامه کننده مثل و مثل آورنده. ( ناظم الاطباء ). || آن که قصاص میگیرد و پاداش میخواهد از کسی. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به تمثل شود. || مقلد ( ناظم الاطباء ). || کسی که درخواست میکند کنایه و یا استعاره و یا مثل را. ( ناظم الاطباء ).