مترادف متشبث شدن : متوسل شدن، تمسک جستن، چنگ زدن، آویختن، دستاویز کردن
متشبث شدن
مترادف متشبث شدن : متوسل شدن، تمسک جستن، چنگ زدن، آویختن، دستاویز کردن
مترادف و متضاد
متوسل شدن، تمسک جستن، چنگ زدن، آویختن، دستاویز کردن
کلمات دیگر:
متوسل شدن، تمسک جستن، چنگ زدن، آویختن، دستاویز کردن