( زجرة ) زجرة. [ زَ رَ ] ( ع مص ) واحد زجر. در سوره نازعات از قرآن آمده : فانما هی زجرة واحدة ( 19/37 )؛ یعنی آن ( نفخه دوم ) فقط یک بار بانگ است. ( از محیط المحیط ). یک بار زجر است و در قرآن است... ( از اقرب الموارد ): فانما هی زجرة واحدة؛ اکنون پس چنین است یک آواز. ( تفسیر کشف الاسرار ج 10 ص 363 ).
زجره
لغت نامه دهخدا
زجرة. [ زَ رَ ] (ع مص ) واحد زجر. در سوره ٔ نازعات از قرآن آمده : فانما هی زجرة واحدة (19/37)؛ یعنی آن (نفخه ٔ دوم ) فقط یک بار بانگ است . (از محیط المحیط). یک بار زجر است و در قرآن است ... (از اقرب الموارد): فانما هی زجرة واحدة؛ اکنون پس چنین است یک آواز. (تفسیر کشف الاسرار ج 10 ص 363).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی زَجْرَةٌ: نهیب - فریاد ("زجر"یعنی کسی را با تهدید به مذمت و یا کتک ، از کاری و یا راهی منصرف کنی اینکه نفخه دوم را زجره خوانده ، از این جهت بوده که انسان با این نهیب از نشاه مرگ به نشاه حیات ، و از باطن زمین به روی زمین منتقل میشود )
ریشه کلمه:
زجر (۶ بار)
«زَجْرَة» از مادّه «زجر»، گاه، به معنای طرد است، و گاه، به معنای فریادی است که برای راندن گفته می شود، و در اینجا منظور معنای دوم، و اشاره به «نفخه دوم» و «صیحه ثانی اسرافیل» می باشد. انتخاب تعبیر «زَجْرَةٌ واحِدَةٌ» در سوره «نازعات» با توجّه به محتوای این دو کلمه، اشاره به سرعت و ناگهانی بودن رستاخیز و سهولت و آسانی آن در برابر قدرت خدا است، که با یک فریاد آمرانه از سوی فرشته رستاخیز، یا صور اسرافیل، همه مردگان لباس حیات در تن می کنند و در عرصه محشر برای حساب حاضر می شوند.
راندن با صدا، سپس گاهی در صدا و گاهی در مطلق راندن به کار میرود عبارت راغب چنین است «الزجر طرد بصوت. ثم سیتعمل فی الطرد تارة و فی الصوت اخری» صحاح و قاموس و اقرب منع و نهی گفتهاند. این معانی قریب به هم اند. . یعنی قیامت فقط یک صیحه و یا یک حرکت است آنگاه همه زنده شده نگاه میکنند آیه در جواب کسانی است که وقوع قیامت با صیحه و فریاد است و لذا زجره به معنی صیحه است یعنی با یک صیحه قیامت بر پا میشود. طبرسی که زجر را بر گرداندن گفته میگوید: گوئی مردم از حال خود برگردانده شدهاند به محشر. . یعنی بنده ما نوح را تکذیب کرده و گفتند دیوانه است و منع و طرد شد گوئی فریاد کشیده گفتهاند: ساکت باش! . ازدجار به معنی زجر است یعنی از اخبار گذشتگان به آنها آمد چیزیکه در آن موعظه و منع از ارتکاب گناهان است مزدجر در ایه مصدر میمی است . چنانکه المیزان گفته. * راجع به این آیات رجوع شود به «تلی» که مشروحاً گفته شده است.
ریشه کلمه:
زجر (۶ بار)
«زَجْرَة» از مادّه «زجر»، گاه، به معنای طرد است، و گاه، به معنای فریادی است که برای راندن گفته می شود، و در اینجا منظور معنای دوم، و اشاره به «نفخه دوم» و «صیحه ثانی اسرافیل» می باشد. انتخاب تعبیر «زَجْرَةٌ واحِدَةٌ» در سوره «نازعات» با توجّه به محتوای این دو کلمه، اشاره به سرعت و ناگهانی بودن رستاخیز و سهولت و آسانی آن در برابر قدرت خدا است، که با یک فریاد آمرانه از سوی فرشته رستاخیز، یا صور اسرافیل، همه مردگان لباس حیات در تن می کنند و در عرصه محشر برای حساب حاضر می شوند.
راندن با صدا، سپس گاهی در صدا و گاهی در مطلق راندن به کار میرود عبارت راغب چنین است «الزجر طرد بصوت. ثم سیتعمل فی الطرد تارة و فی الصوت اخری» صحاح و قاموس و اقرب منع و نهی گفتهاند. این معانی قریب به هم اند. . یعنی قیامت فقط یک صیحه و یا یک حرکت است آنگاه همه زنده شده نگاه میکنند آیه در جواب کسانی است که وقوع قیامت با صیحه و فریاد است و لذا زجره به معنی صیحه است یعنی با یک صیحه قیامت بر پا میشود. طبرسی که زجر را بر گرداندن گفته میگوید: گوئی مردم از حال خود برگردانده شدهاند به محشر. . یعنی بنده ما نوح را تکذیب کرده و گفتند دیوانه است و منع و طرد شد گوئی فریاد کشیده گفتهاند: ساکت باش! . ازدجار به معنی زجر است یعنی از اخبار گذشتگان به آنها آمد چیزیکه در آن موعظه و منع از ارتکاب گناهان است مزدجر در ایه مصدر میمی است . چنانکه المیزان گفته. * راجع به این آیات رجوع شود به «تلی» که مشروحاً گفته شده است.
wikialkb: زَجْرَة
کلمات دیگر: