یک بار
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
۱- یکدفعه مقابل دوبار. ۲- یکمرتبه دفعتا واحدتا. ۳- بی خبر غفلتا : ... وتا چندکرت این معنی اورا عادت شودتاناگاه یکبارش ببندد وبکشند.
فرهنگ معین
( ~. ) (ق . ) ۱ - یک دفعه ، مقابل دو بار. ۲ - بی خبر، غفلتاً.
لغت نامه دهخدا
یک بار. [ ی َ / ی ِ ] ( ق مرکب ) دفعه واحد. یک هنگام. ( ناظم الاطباء ). یک دفعه. یک نوبت. یک کرت :
چه باشد ار به وفا دست گیردم یک بار
گرم ز دست به یک بار برنمی گیرد.
نیکی چه بدی داشت که یک بار نکردی ؟!
- به یک بار ؛ یک باره. یک بارگی. ناگهان : یک سال چون بر این آمد نصر احمد، احنف قیس دیگر شده بود در حلم... و اخلاق ناستوده به یک بار ازوی دور شده بود. ( تاریخ بیهقی ). آن قوم که مرده بودند همه به یک بار زنده شدند و برخاستند. ( قصص الانبیاء ص 143 ).
نمی دانم دگر اینجا به ناچار
چوخر در گل فروماندم به یک بار.
مرا خود به یک بار خرمن بسوخت.
تا هوش و عقل خلق به یک بار درگرفت.
جورت در امید به یک بار درگرفت.
تو خلق ربوده ای به یک بار.
به یک بار آنکه در برقع نهان است.
نمی سازم به سنگ کم سبک میزان همت را
مراد هر دو عالم را از او یک بار می خواهم.
چه باشد ار به وفا دست گیردم یک بار
گرم ز دست به یک بار برنمی گیرد.
سعدی.
صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش رانیکی چه بدی داشت که یک بار نکردی ؟!
؟
|| یک دفعه و ناگهان. به یک باره. یک باره. به یک بارگی. ( یادداشت مؤلف ). کرة. دفعه. تارة. مرة. ( منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن ).- به یک بار ؛ یک باره. یک بارگی. ناگهان : یک سال چون بر این آمد نصر احمد، احنف قیس دیگر شده بود در حلم... و اخلاق ناستوده به یک بار ازوی دور شده بود. ( تاریخ بیهقی ). آن قوم که مرده بودند همه به یک بار زنده شدند و برخاستند. ( قصص الانبیاء ص 143 ).
نمی دانم دگر اینجا به ناچار
چوخر در گل فروماندم به یک بار.
عطار.
تو را آتش ای دوست دامن بسوخت مرا خود به یک بار خرمن بسوخت.
سعدی ( بوستان ).
چشمت به تیغ غمزه خونخوار برگرفت تا هوش و عقل خلق به یک بار درگرفت.
سعدی.
عشقت بنای صبر به کلی خراب کردجورت در امید به یک بار درگرفت.
سعدی.
وقتی صنمی دلی ربودی تو خلق ربوده ای به یک بار.
سعدی.
ز روی کار من برقع درانداخت به یک بار آنکه در برقع نهان است.
سعدی.
|| بالتمام. یک باره. همه. ( یادداشت مؤلف ) : نمی سازم به سنگ کم سبک میزان همت را
مراد هر دو عالم را از او یک بار می خواهم.
صائب.
دانشنامه عمومی
یک بار (به انگلیسی: One Time) نام اولین ترانه و تک آهنگ خوانندهٔ پاپ کانادایی، جاستین بیبر، است که در آلبوم چندآهنگه دنیای من منتشر شد.این تران به رتبهٔ ۱۷ در جدول ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد رسید. همچنین گواهی نامهٔ پلاتین را از انجمن صنعت ضبط موسیقی آمریکا به خاطر فروش بیش از ۱ میلیون نسخه به دست آورد.
نماهنگ «یک بار در یوتیوبدر یوتیوب
تا ماه ژانویه ۲۰۱۰ بیش از ۱۰۰ میلیون باز بازدید از نماهنگ این ترانه در یوتیوب شد.
نماهنگ «یک بار در یوتیوبدر یوتیوب
تا ماه ژانویه ۲۰۱۰ بیش از ۱۰۰ میلیون باز بازدید از نماهنگ این ترانه در یوتیوب شد.
wiki: یک بار
واژه نامه بختیاریکا
یه دُو؛ یَه فرقه
پیشنهاد کاربران
one time به معنی یک بار میشود
کلمات دیگر: