ریحان
یک بن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
یک بن. [ ی َ / ی ِ ب ُ ] ( اِ مرکب ) ریحان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ریحان شود.
گویش مازنی
/yak ban/ یک بند خوانی – بخش کردن آواز که به طور معمول با یک مقام بزرگ و یک مقام کوچک همراه است
یک بند خوانی – بخش کردن آواز که به طور معمول با یک مقام بزرگ ...
کلمات دیگر: