آیین هخامنشیان. آئین هخامنشیان با وجود دستاوردهای حاصل از مطالعات ژرف و مداوم در رشته های باستان شناسی، زبان شناسی تطبیقی، زبان شناسی تاریخی مردم شناسی و تاریخ و غیره هنوز در مورد مذهب هخامنشیان اختلاف نظر وجود دارد.
نظریه یکسان بودن ویشتاسپ هخامنشی و ویشتاسپ کیانی
آئین کهن آریاییان
آئین کهن ایرانی
سنگ نبشته های هخامنشیان
با تمام کوشش ها و تحقیقات و مباحثاتی که تاکنون انجام شده، به شیوه ای راستین آشکار نشده است که دین هخامنشیان چه دینی بوده است. هر یک از دانشمندان برای خود دلایلی یاد کرده و جهت صحت و اثبات دلایل مستنداتی آورده اند. در جدول زیر به اختصار نام دانشمندان و نظرات آن ها آمده است.
هنریک ساموئل نیبرگ می نویسد، زمینهٔ بنیادین دین هخامنشیان، آئین کهن آریایی است. اما در دین آن ها نو آفرینی در آئین کهن دیده می شود و دین آنان چیزی نو در تاریخ دین ایرانی و آریائی است. این سومین سازمان دینی بزرگ در کنار دین میترا و دین مغان مادی قبل از گسترش دین زرتشت است، روح این دین بیش از همه به دین میترا نزدیک بود. از خصوصیات آن اینست که هیچ روح پیغمبرانه ای به هر گونه که مفهوم پیغمبر را تصور کنیم، تأثیر خود را در این دین به جای نگذاشته است. این دین یک دین سیاسی است که از سوی شاهان بزرگ و برای شاهان بزرگ آفریده شده است. مفهوم های بنیادین این دین بدین صورت باز شناخته می شوند که اهورامزدا خدای آسمانی بر همه چیز توانا و دانا و آفرینندهٔ آسمان و زمین به صورت خداوند یگانه و برتر از همهٔ خدایان دیگر قرار گرفته است. شاهنشاه نمایندهٔ پیدای اهورامزدا در روی زمین است. این دین دارای پیشگوی و غیبگوی و سحر و جادوی ویژهٔ خود بود اما از نظر ورزش های مربوط به حالت خلسه بدون تردید جای چندانی نداشت. تحریکات غیرعادی و پرواز روان که انسان چندان با رغبت دست از آن ها نمی کشد، در یک هستی ساده جستجو می شد.
روزگاران درازی پیش از پیدایش زرتشت ایرانیان عقاید مذهبی مشخصی داشته و اهورامزدا را به عنوان خدای بزرگ ستایش می نمودند. وابستگی میان اهورامزدا و آیین زرتشت آنچنان نزدیک است که بسیاری چنان می پندارند که پرستش این خدا از دین زرتشت سرچشمه گرفته است ولی دلایل بسیاری در دسترس است که نشان می دهد اهورامزدا ایزدی بسیار کهن است و زرتشت در دین آوری خود از این نام برای نامیدن خدای یگانه استفاده کرده است. لازم به یادآوری نیست که گاه اتفاق می افتد که آیینی نو، نام های کهن را مفهوم تازه می بخشد. نام مجرد مزدا باستانی تر از دین زرتشت است و حتی نقش اساسی ای که در مزدیسنا به عهدهٔ این ایزد محول شده است نیز از طریق نوآوری زرتشتی نیست. صفت مزدیسنه (مزداپرست) که در پاپیروس های آرامی زمان هخامنشی آمده دلیلی بر زرتشتی بودن هخامنشیان نمی تواند باشد چنان که ذکر نام اهورامزدا در سنگ نبشته ها نیز دلیلی برای این امر محسوب نمی شود. در سنگ نبشته های هخامنشی نه تنها به زرتشت بلکه به هیچ مطلب دیگری که بتواند این سنگ نبشته ها را رنگ زرتشتی دهد، اشاره نشده است. در ساخت های بنیادین دین هخامنشیان یک اصطلاح ویژه محفل زرتشت هم وجود ندارد، اندیشه های وِیژه از گونهٔ گات ها هم وجود ندارد، یک باور یا کاربرد ویژهٔ دین زرتشتی نیز وجود ندارد.