کلمه جو
صفحه اصلی

انگل شناس

فارسی به انگلیسی

parasitologist

فرهنگ فارسی

کسی که دربار. موجودات انگل مطالعه و بررسی کند شخصی که تخصص و تبحر در شناسایی موجودات طفیلی دارد طفیلی شناس

لغت نامه دهخدا

انگل شناس. [ اَ گ َ ش ِ ] ( نف مرکب ) ( اصطلاح پزشکی ) کسی که درباره موجودات انگل مطالعه و بررسی کند. شخصی که تخصص و تبحر در شناسائی موجودات طفیلی دارد. طفیلی شناس. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

کسی که انگل ها را می شناسد و دربارۀ موجودات آن ها مطالعه و بررسی می کند.


کلمات دیگر: