<div class="boxBd boxLtr"><l w="mundane">mundane</l></div>

فارسی به انگلیسی

<div class="boxBd">ایدری. [دَ ] ( ص نسبی ) اینجایی. ( ناظم الاطباء ) : <br>مرا گفت کاینجا غریبست جانت <br>بدو کن عنایت که تنت ایدریست.<div class="au">ناصرخسرو ( دیوان چ تهران ص 59 ).</div>جان من تا ز تست آنجایی <br>من کجا ایدری توانم شد.<div class="au">خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 748 ).</div>|| اینجهانی. دنیوی. ( فرهنگ فارسی معین ).</div>

ایدری. [دَ ] ( ص نسبی ) اینجایی. ( ناظم الاطباء ) : مرا گفت کاینجا غریبست جانت بدو کن عنایت که تنت ایدریست. ناصرخسرو ( دیوان چ تهران ص 59 ). جان من تا ز تست آنجایی من کجا ایدری توانم شد. خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 748 ). || اینجهانی. دنیوی. ( فرهنگ فارسی معین ).

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">(صفت ) ۱ - اینجایی.۲ - این جهانیدنیوی.<br>اینجایی</div>

(صفت ) ۱ - اینجایی.۲ - این جهانیدنیوی. اینجایی

فرهنگ فارسی

<div class="boxBd">( ~. ) (ص نسب . ) ۱ - اینجایی . ۲ - این جهانی ، دنیوی .</div>

( ~. ) (ص نسب . ) ۱ - اینجایی . ۲ - این جهانی ، دنیوی .

ایدری

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی

فرهنگ معین

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد کاربران