سرمه کشیده
( اسم ) سرمه کشیده ( بچشم ) : [ قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول . ] ( حافظ . ۲٠۸ ) مکدر. ۱ - ( اسم ) تیره شده ۲ - ( صفت ) تیره تار مقابل صاف . ۳ - تنگدل غمگین : [ مکدر است دل آتش بخرقه خواهم زد بیا ببین که کرا میکند تماشایی . ] ( حافظ . ۳۵٠ )
( اسم ) سرمه کشیده ( بچشم ) : [ قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول . ] ( حافظ . ۲٠۸ ) مکدر. ۱ - ( اسم ) تیره شده ۲ - ( صفت ) تیره تار مقابل صاف . ۳ - تنگدل غمگین : [ مکدر است دل آتش بخرقه خواهم زد بیا ببین که کرا میکند تماشایی . ] ( حافظ . ۳۵٠ )