( اسم ) ۱ - حق تمام ادا کرده شده . ۲ - مفصل و کامل : سه اقنوم و سه فرقت ( قرقف ) را ببرهان بگویم مختصر شرح موفا. ( خاقانی .۲۶ )
ادا کرده شده و پرداخته شده و به جا آورده شده ٠
ادا کرده شده و پرداخته شده و به جا آورده شده ٠
موفی . (ع ص ) به انجام رساننده ٔ شغل و کار و اداکننده . (ناظم الاطباء). || به سربرنده ٔ پیمان . (آنندراج ). ایفای وظیفه و پیمان کننده .
موفی . [ م ُ وَف ْ فا ] (ع ص ) اداکرده شده و پرداخته شده و به جاآورده شده . (ناظم الاطباء).