( آنکش ) ( اسم ) مخفف آنکهاش آنکه او را.
انکش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( آنکش ) آنکش. [ ک ِ ] ( ضمیر + حرف ربط + ضمیر ) مخفف آنکه اَش. آنکه او را :
هر آن شمعی که ایزد برفروزد
هر آنکش پف کند سبلت بسوزد.
هر آن شمعی که ایزد برفروزد
هر آنکش پف کند سبلت بسوزد.
ابوشکور ( از تحفه اوبهی ).
فرهنگ عمید
( آنکش ) آن که او را.
آن که او را.
آن که او را.
پیشنهاد کاربران
ان که او را
کلمات دیگر: