کلمه جو
صفحه اصلی

رژیم گرفتن

فارسی به انگلیسی

diet, to be on diet

to be on diet


diet


فارسی به عربی

حمیة

مترادف و متضاد

diet (فعل)
خوراک دادن، رژیم گرفتن، خوراندن

فرهنگ فارسی

← پرهیز کردن


فرهنگستان زبان و ادب

[تغذیه] ← پرهیز کردن

پیشنهاد کاربران


I am salt free diet
من در رژیم غذای بدون نمک هستم


کلمات دیگر: