کلمه جو
صفحه اصلی

در اب فرو بردن

فارسی به انگلیسی

bathe

فارسی به عربی

انتقاع، اغطس

انتقاع


مترادف و متضاد

soak (فعل)
خیساندن، غوطه دادن، غوطه ور ساختن، خیس کردن، خیس خوردن، رسوخ کردن، در اب فرو بردن، بوسیله مایع اشباع شدن

submerge (فعل)
پوشاندن، مخفی کردن، غوطه ور ساختن، زیر اب کردن، در اب فرو بردن


کلمات دیگر: