to reach, to attain
رسیدن به
فارسی به انگلیسی
to overtake
to suffice
amount, attainment, attend, contact, find, get, hit, land, lead , light, step, swell, tease, total, touch, win
فارسی به عربی
اجتز , لمس , له , وصول
مترادف و متضاد
دست یافتن، رسیدن، نائل شدن، بدست اوردن، زدن، رسیدن به، تمام کردن
نائل شدن، نائل شدن به، رسیدن به
دانستن، بدست اوردن، جلب کردن، گذاشتن، رسیدن به، داشتن، کردن، وادار کردن، صرف کردن، دارا بودن، بهره مند شدن از، مالک بودن، باعی انجام کاری شدن، در مقابل دارا
رسیدن به، سبقت گرفتن بر، رد شدن از
متاثر کردن، زدن، رسیدن به، لمس کردن، دست زدن به، پرماسیدن، متاثر شدن
پیشنهاد کاربران
نیل
نائل آمدن به
کلمات دیگر: