دامنه کوه
فارسی به انگلیسی
the foot of a mountain
foothill
فارسی به عربی
تنورة , سفح التل
مترادف و متضاد
دامنه، سینه کش، سرازیری تپه، دامنه کوه
پیرامون، دامنه، حومه شهر، دامنه کوه، دامن لباس، دامن، حوالی
گویش اصفهانی
تکیه ای: hamvâri-ye kuh
طاری: sinakop(p)a
طامه ای: pâ-ye kuh
طرقی: dâmuna
کشه ای: dâmuna / telkopa
نطنزی: pâkiš-e kuh
پیشنهاد کاربران
کمرکش
دعن
کوه پایه
دمن
راغ
سرا زیری تپه و پایین کوه
ذیل کوه=دامنهٔ کوه
و آن بیابان سر بسر در ذیل کوه
بر خلایق گشته موسی با شکوه.
مولوی.
و آن بیابان سر بسر در ذیل کوه
بر خلایق گشته موسی با شکوه.
مولوی.
سراشیبی پایین کوه
ته کوه
بخش شیب دار پایین کوه
کلمات دیگر: